رسول خدا فرمود : «نزد خداوند، هیچ چیز دشمن تر از خانه ای که بر اثرطلاق ویران شود، نیست» . سپس امام صادق علیه السلام فرمود:«خداوند ـ عزّوجلّ ـ، به سبب دشمنی ای که با جدایی داشت، درباره طلاق تأکید ورزید و سخن را در آن باب، بارها بازگفت. [صفوان بن مهران ـ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ـ]
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[283]
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه همواره به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
در سوگ آفتاب(امام سجادع)[1] ارشیو آبان ماه 85[1] آرشیو آذر ماه 85[9] آرشیو دی ماه 85[9] آرشیو بهمن ماه 85[16] آرشیو اسفند ماه85[10] آرشیو فروردین ماه86[7] ارشیو اردیبهشت ماه86[6] آرشیو خردادماه86[11] آرشیو تیر ماه86[5] آرشیو مرداد ماه86[7] آرشیو شهریور ماه86[8] آرشیو مهر ماه86[2] آرشیو آبان ماه 86[4] ارشیوآذر ماه86[4] آرشیودی ماه 86[5] آرشیو بهمن ماه 86[3] آرشیو اسفند ماه 86[5] آرشیو فروردین ماه 87[6] آرشیو اردیبهشت ماه 87[8] آرشیو خردادماه 87[1] آرشیو تیر ماه87[5] آرشیو مرداد ماه 87[5] آرشیو شهریور ماه 87[2] آرشیو مهر ماه 87[2] آرشیو آبان ماه87[4] آرشیو آذر ماه 87[3] آرشیو دی ماه سال 87[11] آرشیو بهمن ماه 87[2] آرشیو اسفند ماه 1387[2] آرشیو فروردین ماه 88[2] آرشیو اردیبهشت ماه 88[3] آرشیو خرداد ماه 88[1] آرشیو تیر ماه 88[2] آرشیو مرداد ماه 88[2] آرشیو شهریور ماه 88[1] آرشیو مهرد ماه 88[1] آرشیو آبان ماه 88[2] آرشیو آذر ماه 88[11] آرشیو دی ماه 88[1] آرشیو بهمن ماه 88[4] آرشیو اسفند ماه 88[2] آرشیو فروردین ماه 86[1] آرشیو اردیبهشت 89[1] آرشیوخرداد ماه 89[2] آرشیو شهریور ماه 89[2] آرشیو مهر ماه 89[3] آرشیو آبان ماه89[2] آرشیوآذر ماه 89[5] آرشیو دی ماه 89[4] آرشیو بهمن ماه89[3] آرشیو اسفندماه89[6] آرشیو فروردین ماه 90[3] آرشیو اردیبهشت ماه 90[1] آرشیو خرداد ماه 90[5] آرشیو تیر ماه90[1] آرشیو مرداد ماه 90[1] آرشیو شهریور ماه90[2] آرشیو مهر ماه 90[2] آرشیو آبان ماه 90[3] آرشیو آذر ماه90[3] آرشیو دی ماه 90[5] آرشیو بهمن ماه 90[4] آرشیو اسفند ماه 90[2] آرشیو فروردین ماه 91[3] آرشیو اردیبهشت ماه 91[6] آرشیو خرداد ماه 91[2] آرشیو تیر ماه 91[3] آرشیو شهریورماه 91[1] آرشیو مهر ماه 91[1] آرشیو آبان ماه 91[3] آرشیو آذرماه 91[1] آرشیو دی ماه 91[1] آرشیو بهمن ماه 91[1] آرشیو اسفندماه 91[1] آرشیو اردیبهشت ماه 92[1] آرشیو خرداد ماه 92[1] آرشیو مردادماه 92[3] آرشیو شهریور ماه 92[3] آرشیو مهر ماه 92[4] آرشیو آبان ماه 92[5] آرشیو آذر ماه 92[4] آرشیو اسفند ماه 92[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی فصل ا نتظار بوستان نماز پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی شکوفه نرگس بندیر سجا ده ای پر از یاس پاییزی سرای اندیشه پر پرواز ----=>گوناگون<=---- ستاره دریایی ستاره کو شو لو تفحص شهدای(شرهانی) یگان محمدگل .:: رایحه ::. یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر شلمچه امام مهدی (عج) اسوه ها گفتگوی دوستانه کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! یادداشتها و برداشتها جـــیرفـــت زیـبا سردار عاشق .: شهر عشق :. رویای شبانه بوی سیب BOUYE SIB قصه بچه بسیجی ایران اسلامی رمز موفقیت تیشه های اشک منطقه آزاد از تبار آسمان رند سیاست وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده welcome to my profile به‌دونه S&N 0511 توشه آخرت به نام وجود باوجودی حسام سرا عشق الهی پیمان دانلود غدیریه تکبیر فصل آگاهی جهاد همچنان باقی است محمد کوچولو فاطیما چفیه وجنات تجری من تحتها الانهار هرچه می خواهد دل تنگت بگو به دادم برس منتظران مهدی(عج) یار کارگر علمدار دین خط بارون یاور 313 لــــیلی وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی قافله شهداء سفرهای عاشقانه آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام هیئت حضرت علی اکبر(ع) حب الحسین اجننی احساس ابری ثانیه ها... پیامبر اعظم پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) عدل الهی Divine Justice فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری عطاری عطار جمهوریت گروه منتظران مهدی .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید صمیمی با خواهرم بسوی ظهور در قلمرو سکوت امید تعقل و تفکر رسم دوستی شیعه مذهب برتر همسفر عشق دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی آبدارچی پشت خطی.. تنها بازمانده تنها بازمانده نسیم وحی خط سرخ شهادت تنهاترین سردار عشق طلاست سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه! خانه اطلاعات آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟ قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان نامه ی زرتشت اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار مسعود رضا نژاد درد دل با خدا صحرا پله...پله...تا خدا! مسیح 313 بانک کتب و مقالات مدیریت پروژه بی سرزمین تر از باد راز و نیاز با خدا خلوت تنهایی داغ عشق احسن ساقی دلتنگی.تنهایی.مهربونی شهادت عموم زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست گاه به گاه وبلاگ ایران اسلام تابه کجا اینچنین عرفان خوش نظر داستان و راه های توحید جویان بزرگ منتظر حواب ..:: نـو ر و ز::.. جاده خدا تک ستاره هیئت مجازی علی جان حرفای خودمونی من بهارستان بهجان / behjan شیرازی ها ((مجمع شیرازی های مقیم اینترنت )) کریمه اهل بیت باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه بازی بزرگان بازی بزرگان ثقلین رادیوی نسل برتر کسی که مثل هیچکس نیست ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصال شمیم وصال معبر عصر انتظار تقاطع چهاردیواری پنجره شبکه علمی حکمت (شهرک مسعودیه) سلما عرفان نسل سومی ا نجمن ستاره های ایرونی ستاره کوشو لو بابای دوست داشتنی آهستان کربلای 6 باز مانده تنها بازمانده تنها شیعیان اهل سنت واقعی اسرار موفقیت یه فلش کار بسیجی بی یار حسن مجتبی نقد مفید مروارید سرخ یادداشت های دیده بان نجف زاده(یاداشت های یک حبرنگار) دلنوشته های دختر شهید فصل آگاهی خاکریز حسن مجتبی بهترین ها طهور اکبر طریق عشق شهید ولایت راهیان نور درد دل با امام زمان شهید سید محمد شریفی جامی از فرهنگ هزار و یک شب وحیدپ اسراییل باید از بین برود در دل نهفته ها عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... کانون مهدویت دانشجویان ایران نکته هایی از کتاب مقدس عطش عاشقان علی سبلان سنگ شکن ساقی بده بشارت.... غربت شلمچه فرا خوان مظلومیت غزه فصل انتظار میوه‌ی ممنوعه نشانه تالار اهل البیت یا رب الحسین کلام وحی پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان طراوت باران
به گزارش خبرگزاری فارس، نگاه امام خمینی و دیگر علما در رابطه با آیت‌الله بهجت (ره) را در زیر می‌خوانیم:
1. امام خمینی (ره):
امام (ره) عنایت خاصی به آیت‌الله بهجت داشتند، نقل چند جریان در این ارتباط، مدعای ما را اثبات می کند:
آیت الله مسعودی می گوید:
" من در ضمن چهار پنج سالی که خدمت امام بودم یادم هست که دو سه مرتبه امام فرمود: فلانی، فردا صبح می خواهیم برویم منزل آقای بهجت. و فردای آن روز بلند می شدیم و می آمدیم منزل ایشان، همین منزلی که اکنون در آن ساکن هستند، و در اولین اتاق ورودی با همین فرشهایی که الان موجود است یکی دو دقیقه می نشستیم، سپس امام اشاره می کردند و من بیرون می رفتم و ایشان حدود نیم ساعت با آقای بهجت به گفتگو می پرداختند بعد امام بیرون می‌آمدند و می رفتیم. اما اینکه درباره چه مسائلی گفتگو می کردند، نمی دانم خودشان می دانستند و خدا.
همچنین دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42 آقای بهجت به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من می آمدم به امام اطلاع می دادم، ایشان هم بلا فاصله به من می گفت شما به قصاب ( آقای فرجی که اکنون نیز در قید حیات هست ) بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند بعد پولشان را می دهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.
اینها همه مسائلی بود که بین امام و آیت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
نیز هنگامی که امام در جماران ساکن بودند آقای بهجت به من فرمودند: یک نامه کوچکی دارم شما این را به آقا برسانید، من نامه را گرفتم توی پاکت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم.
در هر صورت رابطه این دو بزرگوار خیلی تنگاتنگ بود، چندین بار نیز حضرت امام با آقای شیخ حسن صانعی منزل آقای بهجت رفتند؛ زیرا هنگامی که امام قم بودند من و آقای شیخ حسن صانعی همیشه در خدمت امام بودیم.
آیت الله بهجت هم به امام عنایت خاصی داشتند.
یکی از شاگردان امام قدس سره در خاطره ای می گوید: "پس از آزادی حضرت امام از زندان و ورودشان به قم در سال 1341 هـ.ش. مردم در تمام محله های قم جشن گرفتند و منزل هر روز آکنده از جمعیت بود، در آن زمان حضرت آیت الله العظمی بهجت نیز از کسانی بود که هر روز به منزل امام تشریف می آوردند و مدتی بر در یکی از حجرات بیت ایشان می ایستادند وقتی به ایشان پیشنهاد شد که شایسته نیست بیرون اتاق بایستید، لااقل در داخل اطاق بنشینید. ایشان در جواب فرمود: من بر خود واجب می دانم که جهت تعظیم این شخصیت ارزنده به اینجا آمده و دقایقی بایستم و سپس باز گردم. "
آیت الله مصباح نیز در این باره می گوید:
" مرحوم آقا مصطفی(ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل می‌کرد:
آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند.
از جمله مطالبی که از پدرشان درباره آقای بهجت نقل می کردند این بود که: ایشان دارای موت اختیاری هستند، یعنی قدرت این را دارند که هر وقت بخواهند روح خویش را از بدن به اصطلاح خلع کنند و بعد مراجعت کنند. این یکی از مقامات بلندی است که بزرگان در مسیر سیروسلوک عرفانی ممکن است به آن برسند، و همینطور مقامات معنوی دیگری در معارف توحیدی که زبان بنده یارای بحث درباره این زمینه ها را ندارد. "
هم او در جای دیگر می گوید:
" مرحوم حاج آقا مصطفی از قول امام نقل می کردند: وقتی امام (که ارتباط نزدیکی با مرحوم آقای بروجردی داشتند ) دیده بودند که زندگی آقای بهجت خیلی ساده است، برای کمک به زندگی ایشان یک وجهی از مرحوم آقای بروجردی گرفته بودند، وقتی آورده بودند برای آقای بهجت ایشان قبول نکرده بودند و امام هم مصلحت نمی دیدند آن وجه را برگردانند، به هر حال با یک چاره اندیشی حضرت امام فرموده بودند ( این طور که نقل کردند ): من از مال خودم به شما می بخشم، و شما اجازه بدهید من این را دیگر بر نگردانم. تا اینکه به این صورت ایشان به عنوان هبه از ملک شخصی حضرت امام قبول کردند. "
باز آیت الله یزدی در مورد عنایت ویژه حضرت امام به ایشان می گویند:
" در یکی از شرفیابی های خبرگان رهبری به خدمت حضرت امام راحل رحمه الله، از ایشان رهنمودی برای مسائل اخلاقی خواسته شد، حضرت امام، خبرگان را به حضرت آیت الله العظمی بهجت حواله دادند. و در جواب اظهار خبرگان که ایشان کسی را نمی پذیرد، فرمودند: آنقدر اصرار کنید تا بپذیرد. "
2. علامه طباطبایی (ره):
" ایشان (آیت الله بهجت) عبد صالح است. "
3. آیت الله بهاء الدینی (ره):
" الآن ثروتمند ترین مرد جهان ( از جهت معنوی ) آقای بهجت است. "
4. آیت الله فکور (ره):
آیت الله محمد حسن احمدی می گوید: آیت الله فکور خیلی نسبت به آقای بهجت عنایت داشتند و می فرمودند:
" آقای بهجت از جمله افرادی هستند که مخصوصاً در صراط معنویت فوق العاده هستند. "
5. آیت الله حاج سید عبدالکریم کشمیری(ره):
از محضر ایشان سؤال شد: اکنون چه کسی را به عنوان استاد کامل معرفی می کنید؟
فرمودند: " آقای بهجت، آقای بهجت. "
6. آیت الله سید احمد فهری:
از ایشان نیز پرسیده شد: اکنون چه کسی را به عنوان استاد کامل معرفی می کنید؟
فرمودند: " آقای بهجت، آقای بهجت. "
7. آیت الله شیخ عباس قوچانی (ره):
آقای مصباح می گوید:
" از جمله کسانی که درباره حضرت آقای بهجت اعتقاد به کمالات فوق العاده داشت آقا شیخ عباس قوچانی، جانشین مرحوم آقای قاضی در مسائل اخلاقی و عرفانی بودند که در نجف متوطن بود ( و فرزندش نماینده ولی فقیه در ستاد مشترک است.)
ایشان می فرمود: وقتی که آقای بهجت خیلی جوان بودند و هنوز سنشان به بیست نرسیده بود ( تعبیرشان این بود که هنوز محاسنشان درست در نیامده بود ) به مقاماتی رسیده بودند که ما به واسطه ارتباط نزدیک و رفاقت صمیمانه ای که داشتیم اطلاع پیدا کردیم، و ایشان از من عهد شرعی گرفتند تا زنده هستم آنها را جایی نقل نکنم. و به نظرم همین موت اختیاری را مطرح می کردند. "
کسی که در آن سن به این مقامات رسیده باشد باید حدس زد که در سن هشتاد سالگی و بعد از یک عمر طولانی سیروسلوک و استقامت در راه بندگی خدا و انجام وظایف، به چه پایه ای از قرب خدا رسیده باشد. وهمین باعث می شود که هر مؤمن پاک سرشتی که ایشان را می بیند مجذوب شود، مخصوصاً آن حالات عبادی ایشان را، و اگر کسی مؤفق بشود در نمازهای ایشان شرکت کند، مایه برکات بسیار زیادی است.
8. آیت الله مشکینی:
" ایشان (آیت الله العظمی بهجت) از جهت علمی هم در فقه و هم در اصول، در یک مرتبه خیلی بالایی در میان فقهای شیعه قرار دارند، و از جهت تقوا و کمالات و عظمت روحی در مرحله ای بالاتر از آن می باشند، و استادانی که ایشان از آنها استفاده کرده اند نیز در مقام خیلی بالایی قرار دارند که ما باید مانند ستاره ها به آنها بنگریم؛ لذا سزاوار است که در اطراف وجود ایشان کتابها نوشته شود. "
9. آیت الله علامه محمد تقی جعفری(ره):
" اینکه در روایات آمده است که " هر کس عالمی را در چهل روز زیارت نکند، مات قلبه ( قلبش می میرد) و همچنین " زیارة العلماء أحبّ إلی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت: زیارت علماء در نزد خدا محبوبتر از هفتاد بار طواف نمودن در گرد خانه {خدا} می باشد. " مصداق بارز "علما " آیت الله بهجت هستند. صرف دیدن و ملاقات کردن ایشان خود سر تا پا موعظه است. من هر وقت ایشان را می بینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است، و در واقع هشدار دهنده برای ما می باشد. "
10. آیت الله بُدلا:
" وضع مقامات آقای بهجت از همان زمانی که درس آیت الله بروجردی می رفتیم روشن بود، و معلوم بود که ایشان لیاقت چنین مقاماتی را دارند. "
11. آیت الله مصباح:
" آیت الله بهجت جامع دقتهای مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی از طریق شاگردان بر جسته شان آقا شیخ محمد کاظم، و همینطور نوآوریهای مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی، و تربیتهای معنوی مرحوم آقای قاضی می باشند.
این استادان یک شخصیت جامع الاطرافی به وجود آورده اند که نعمت بسیار بزرگی در عصر ما به حساب می آید، و جا دارد که از لحظه لحظه عمر ایشان استفاده برده شود. البته کسانی که لیاقتش را داشته و قدر شناس باشند.
همینطور خدای متعال به ایشان ویژگیهای شخصی و استعدادهای ذاتی عطا فرموده که جنبه کسبی ندارد و خدادادی است، با این وصف ایشان مقامات معنوی خود را کتمان می کنند و کسانی که اطلاعی داشته باشند اجازه گفتن ندارند. "
و نیز آقای مصباح می فرماید:
" آیت الله بهجت هم در مسائل علمی فوق العاده دقیق هستند و بدان اهتمام دارند و واقعاً درس را یک وظیفه واجب جدّی می دانند و تحقیق در مسائل فقهی را بسیار اهمیت می دهند، و هم در مسائل عبادتی و معنوی اهتمام کافی دارند و آنها را یک بال دیگری برای پرواز انسان تلقی می کنند که هیچ کدام بدون دیگری کارساز نیست. "
12. آیت الله طاهری شمس:
" آیت الله العظمی بهجت به یک افقی رسیده که وقتی به احکام و دستورات اسلام نگاه می کنند، فتوایی را می دهند که مورد رضا و توجه خدا هست و خلاف در آن نیست. "
13. آیت الله شیخ جواد کربلایی:
" در این چند سال که در تهران و قم هستم از بعضی اشخاص درباره آیت الله العظمی بهجت مطالبی شنیدم که حاکی از این است که ایشان واجد الطاف خاصه الهی هستند، " هنیئاً له ثم هنیئاً له: گوارایش باد، و گوارایش باد! " بنده زبان حالم به ایشان این است:
هر چند بردی آبم، رو از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مدعی رعایت
ای آفتاب خوبان! می سوزد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
و نیز عرضه می دارم:
اگر شراب خوری، جرعه ای فشان بر خاک
به مذهب همه، کفرطریقت است امساک "
14. آیت الله آذری قمی:
" حضرت آیت الله العظمی بهجت شاگرد آیت الله العظمی نائینی و آیت الله العظمی محقق اصفهانی هستند، سوابق درخشانش در تحصیل و تدریس غیر قابل انکار است، به طوری که بعضی از فضلای با سابقه حوزه علمیه قم 15 سال از محضر درس ایشان استفاده شایانی کرده اند. و اکنون خود آنان از مجتهدین به نام هستند.
علاوه بر علم، در عمل و تقوا و ورع نیز ایشان در شهر قم زبانزد خاص و عام است، و به قول بعضی از دوستان ایشان را نمی شود گفت آدم با تقوایی است، بلکه عین تقوا و مجسمه تقواست، و تقوا و عدالت یکی از بهترین صفات مرجع تقلید است که در ایشان یافت می شود. "
15. آیت الله مسعودی خمینی:
" امثال آقای بهجت همیشه در هر دوران کم بوده اند، باید از ایشان استفاده کرد. و بخصوص از نظر اخلاقی و معنوی سطح بالایی دارد، همه و بویژه جوانان و کسانی که دنبال اخلاقیات می باشند خدمت ایشان بروند و درس اخلاق بگیرند، حتی چهره اخلاقی و معنوی آقا خیلی کارساز است. "
16. حجة السلام والمسلمین فقهی:
" اگر شجره طیبه انسانیت غیر از چهارده معصوم میوه سالم داده باشد که حتما " داده است یکی از آن میوه های سالم وجود مقدس آیت الله العظمی بهجت است. "

17. یکی از فضلای نجف:
" ایشان [آیت الله بهجت] در جوانی دانشمند، مجتهد مسلم و مورد وثوق و اعتماد خواص بود. تا حدی که در سفر به کربلای معلّی، آقایان علما بالاتفاق به ایشان اقتدا می کردند. "
18. مؤلف کتاب گنجینه دانشمندان:
" آیت الله اقای حاج شیخ محمد تقی بهجت غروی فومنی از آیات و مدرسین بزرگ و دانشمندان به نام حوزه علمیه قم و از مفاخر گیلان و شهرستان فومن می باشند، و حقا " عالمی برجسته و دانشمندی شایسته و مهذّب و بارع و متقی و پارسا و معرض از تظاهرات و اجتماعات و دائم الذکر و مورد توجه افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم می باشند. "
19. آیت الله محمد حسین احمدی فقیه یزدی:
" روز قیامت که روز احتجاج است برای ما یقینی است که آیت الله العظمی بهجت جزء حجتهای الهی هستند، و اگر ما واقعاً نتوانیم از محضرشان درست استفاده کنیم و درست تربیت بشویم محکوم می شویم و نمی توانیم جواب صحیح الهی را بدهیم. "
20. حجة الاسلام والمسلمین امجد:
" ایشان از مفاخر عصر ما هستند، کسانی که کم و بیش با ایشان آشنایی دارند می دانند که در یک اوج بالایی از علم و معنویت قرار دارند... بنده معتقدم آقای بهجت در علم و معنویت نظیر ندارد. به تعبیر دیگر: ایشان فرشته روی زمین هستند، باید از برکات وجود ایشان استفاده کرد. "
21. استاد خسرو شاهی:
" شناختن آیت الله العظمی بهجت و کمالات ایشان جز به تهذیب نفس و توسعه وجودی ممکن نیست، و هر کسی با توجه به سعه وجودی خودش می تواند درک کند، بنابراین برای شناخت کمالات ایشان باید تهذیب نفس کرد و وجود خود را توسعه داد تا از کمالات آقا بهره بیشتری برد. "

22. استاد هادوی:
" آیت الله بهجت تجلی یک عمر سیر وسلوک و جهاد و تلاش در راه خدا و برای رسیدن به حقیقت است. و به عبارت کوتاهتر: ایشان تندیس یک عمر مجاهدت هستند. "

88/2/27::: 10:18 ع
نظر()
  
  
فاطمیه سوز دل را ساز کرد دفتر داغ علی را باز کرد فاطمیه شرح دیوار و در است در مقام صبر زینب پرور است سالروز شهادت دخت نبی مکرم اسلام حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) بر محبان و دلسوختگان آن حضرت تسلیت باد
400)width=400;"> 
همسر علی(ع)، شبیه نبی(ع)، ریحانه بهشتی، مائده آسمانی، سیده نساء العالمین قوه الرسول بضعه النبی و پاره تن پیامبر(ص) و الگوی زنان عالم و در یک جمله باید گفت که فاطمه برای پیروانی واقعی فاطمه است زیرا که پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «انی سمیت انبتی فاطمه لان الله عزوجل فطمها و فطم من اجها من النار. من دخترم را فاطمه(س) گذاشتم، زیرا خدای عزوجل فاطمه و هرکس که او را دوست داشته باشد از آتش دوزخ دور نگه داشته است» (عیون اخبارالرضا(ع) ج 2، ص 46.)
در طول تاریخ کتب و مقالات متعددی درباره یگانه گوهر عالم هستی، سر مستتر الهی و این بانوی بزرگ نوشته شده است ولی با این وجود هنوز نتوانسته اند فضائل و مناقب آن صدیقه کبری(س) آن گونه که شایسته اوست را بیان نمایند.
ما در این مقاله مناقب و فضایل و ارزش های والای این بانوی عظمی را در چشم انداز احادیث و گفتار معصومین(ع) به طور فشرده و خلاصه بیان می کنیم:
امام صادق(ع) می فرمایند: «هر کس به شناخت حقیقی فاطمه دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است (بحارانوار، ج 43،ص65)
پیامبر می فرمایند: «بی شک فاطمه(س) حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است.» (همان ج78ص112)
پیامبر(ص) فرمود: «فاطمه(س) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است» (امالی شیخ صدوق،486)
امام صادق(ع) فرمودند: «فاطمه(س) سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است.» (معانی الخباز، ص107)
امام زمان(عج) در یکی از نامه هایش می فرماید: «فی ابنه رسول(ص) لی اسوه حسنه»
دختر پیامبر خدا(ص) برای من الگوی نیکویی است. (کافی ، ج6، ص48)
پیامبر(ص) فرمودند: «هرکس فاطمه(س) دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش دوزخ است.» (بحار،ج 27، ص116)
امام کاظم(ع) فرمودند: «در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی و یا حسن و یا حسین و یا جعفر و یا طالب و عبدالله و یا از میان زنان فاطمه باشد فقر و تنگ دستی وارد نمی شود.
(کافی ج6، ص19)
امام باقر(ع) فرمودند: «خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه(س) عبادت نشده است.
(همان ج3 ص343)
پیامبر(ص) فرمودند: «من زار فاطمه فکان مازارانی» هرکس فاطمه(س) را زیارت کند مانند این است که مرا زیارت کرده است. (بحار،ج43ص58)
ام سلمه گویند: فاطمه(س) شبیه ترین مردم از لحاظ صورت و سیرت به پیامبر(ص) بود (همان،ج43ص55 ) و عایشه گوید : شبیه تر از فاطمه(س) در گفتار به پیامبر(ص) ندیدم (همان ص53)
امام هفتم(ع) می فرمایند: «فاطمه از تمام صحابه داناتر بود جز از شوهرش» (زندگانی فاطمه(س) حسین عمادزاده، ص181)
پیامبر(ص) فرمودند: «مردان بسیاری از لحاظ ایمان کامل شده اند، اما زنان تنها مریم دختران عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص) به کمال رسیدند. این روایت را مسلم و بخاری و ترمذی از علمای اهل سنت بیان کرده اند. (فصول المهمه، ص137)
روزی بعضی از یهودیان خدمت رسول خدا(ص) رسیده و گفتند: ما حق همسایگی داریم، لذا درخواست می کنیم دخترتان فاطمه را به عروسی ما بفرستی تا مجلس جشن ما به قدوم آن حضرت مزین گردد. پیامبر(ص) فرمودند: فاطمه همسر علی بن ابی طالب است و در اطاعت او می باشد اما آنان اصرار داشتند که شما شفاعت کن که علی به او اجازه دهند بعد از اجازه علی(ع) به زهرا(س) یهودیان خود را به آنچه از لباس های خوب و فاخر و جواهرات داشتند آراستند و گمان کردند که فاطمه(س) با لباس فقری می آید و او را استهزا می کنند؛ اما جبرئیل نازل شد و یک لباس بهشتی با جواهرات بی نظیر با خود آورده و فاطمه آن را پوشید و به مجلس عروسی رفت. زنان یهودی تا این منظره رامشاهده کردند به سجده افتاده و مسلمانان شدند. (بحار ج43، ص30)
از افتخارات فاطمه(س) این است که پدری هم چون رسول الله(ص) و همسری هم چون علی(ع) داشتند. در روایتی از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که فرمودند: «به فاطمه چهار چیز در دنیا داده شده: 1) پدری هم چون من 2) شوهری هم چون علی 3) فرزندانی همانند حسن و حسین (همان ص57 1- ارزش شناخت فاطمه (س) 3- نورچشم و میوه دل 4- سرور زنان عالم 6- آثار محبت به او 12- ایمان و کمال او 14- همسر علی(ع) بودن 2- خلقت فاطمه 5- الگو و نمونه بودن 7- آثار نام او 11- علم فاطمه 13- لباس عروسی فاطمه و گرایش به اسلام 8- آثار تسبیحاتش 9- آثار زیارتش 10- شبیه ترین مردم به رسو ل الله(ص)

88/2/18::: 11:32 ع
نظر()
  
  

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ 

  فقیرزاده اى بر اثر مرگ دو عمویش ، داراى ارث کلان و ثروت بسیار گردید،

 او با آن ثروت باد آورده  به فسق و انحراف و آلودگى پرداخت و با اسراف و ریخت و پاش زیاد، آن ثروت کلان را در راه هاى گمراهى ، مصرف مى کرد،

 به هر گناهى دست مى زد و هر شرابى را مى آشامید.

از روى نصیحت و خیر خواهى به او گفتم : اى فرزند! در آمد، همچون آب جارى است ، و زندگى همانند آسیابى است که به وسیله آن آب در گردش است .

 به عبارت دیگر، خرج کردن بسیار از کسى پذیرفته و شایسته است که موجب کاهش و نابودى در آمد نگردد ( آب که کم شد یا از بین رفت ، سنگ از گردش مى افتد.)

چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن

که مى گویند ملاحان  سرودى 

اگر باران به کوهستان نبارد

به سالى دجله گردد، خشک رودى

 موازین عقل و ادب را رعایت کن و از امور بیهوده و باطل بپرهیز، زیرا وقتى که ثروتت تمام شود، به رنج و دشوارى مى افتى و پشیمان خواهى شد.

آن پسر که غرق در عیش و نوش و غافل از سرانجام کار بود، نصیحت مرا نپذیرفت و به من اعتراض کرد و گفت :

آسایش زندگى حاضر را نباید به خاطر رنج آینده به هم زد، اگر کسى چنین کند برخلاف شیوه خردمندان رفتار کرده است . این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار.

خداوندان کام و نیکبختى

چرا سختى خورند از بیم سختى ؟ 

برو شادى کن اى یار دل افروز

غم فردا نشاید خورد امروز 

دیدم نصیحت مرا نمى پذیرد، و دم گرم در آهن سرد او بى اثر است ، همنشینى با او را ترک کردم و دیگر نصیحتش نکردم

مدتى از این ماجرا گذشت ، همان گونه که من پیش بینى مى کردم ، همانطور شد، آن فقیرزاده تازه به دوران رسیده ، بر اثر عیاشى و اسراف ، آنچه را داشت ، نابود کرد،

 کارش به جایى رسید که دیدم لباس پروصله و پاره پاره پوشیده ، لقمه لقمه به دنبال غذاست ، تا آن را براى شبش بیندوزد،

نتیجه گیری

 علی (ع) فرمود:

«من افتخر بالتبذیر احتقر بالافلاس» کسى که به زیاده‏روى و ریخت و پاش افتخار کند، با تنگدستى خوار و زبون مى‏گردد.

منبع:

حکایتهاى گلستان سعدى

مؤ لف : محمد محمدى اشتهاردى


88/2/2::: 10:59 ص
نظر()
  
  
3945211401131421121635515819116024229136250.jpg

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

ده سال قبل درچنین روزی  21 فروردین ماه سال 1378 هجری شمسی امیر سپهبد علی صیاد شیرازی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی ، سال 1323 در شهرستان درگز از توابع استان خراسان دیده به جهان گشود . پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به دانشکده افسری راه یافت و با موفقیت آن را پشت سر گذاشت .

او سپس برای تکمیل دوره توپخانه به امریکا اعزام شد و بعد از دو سال آموزش شبانه روزی ، بر اثر هوش فوق العاده و توان نظامی بالا ،‌ممتازترین دانشجوی آن دوره شناخته شد و به کشور بازگشت .

شهید صیاد شیرازی در کنار تحصیل علوم نظامی و ارتقا به مدارج بالا ، ضمن شناسایی و ارتباط با نیروهای مبارز و تشکیل هسته های انقلابی در داخل ارتش ، فعالیتهای اسلامی را نیز دنبال می کرد تا آنجا که به علت این فعالیتها توسط ساواک دستگیر و زندانی شد .

 با پیروزی انقلاب اسلامی ، او به طور کامل خود را وقف انقلاب و نظام اسلامی کرد و تا هنگام شهادت هیچ گاه از مجاهدت در راه خدا و خدمت به نظام و کشور اسلامی ، غافل نشد .

برخی از فعالیتهای شاخص آن شهید بزرگوار را به این شرح می توان برشمرد :

ـ طراحی و اجرای عملیات پاکسازی کردستان در سال 1358 به همراه برادران سپاه

ـ حضور مداوم در جبهه های غرب و جنوب کشور در سطوح عالی فرماندهی

ـ همکاری با سپاه پاسداران در اوایل جنگ ، علیرغم مخالفت بنی صدر

ـ دریافت درجه سرهنگی پس از فرار بنی صدر و انتصاب به فرماندهی شمال غرب کشور

ـ انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی ارتش با حکم حضرت امام خمینی رحمه الله علیه

ـ فرماندهی کلیه عملیاتهای سپاه اسلام از سال 1360 تا 1365 به همراه فرماندهان ارشد سپاه

ـ طراحی عملیات و هدایت رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد علیه منافقین 

ـ معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح

ـ جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از سال 1372

سرانجام این سرباز فداکار اسلام در تاریخ 21 فروردین 1378 در حالی که فقط چند روز از اهدای درجه سرلشگری از طرف مقام معظم رهبری به ایشان گذشته بود ،‌هدف گلوله های منافقین بزدل قرار گرفت و عاشقانه به شهادت رسید .

جزئیات شهادت سپهبد صیاد شیرازی

امیرسپهید علی صیاد شیرازی جانشین ستاد کل نیروهای مسلح روز شنبه 21 فروردین ماه 1378 در حوالی خانه اش مورد سوءقصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسید . ساعت 6 و 45 دقیقه صبح این روز ، که تیمسار صیاد شیرازی با اتومبیل خود به قصد عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده بود ، مورد هجوم مرد ناشناسی قرار گرفت و به شدت مجروح شد ، اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان فرهنگ انتقال دادند که متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده ، تلاش پزشکان برای نجات وی بی نتیجه بود و او در بیمارستان به شهادت رسید .

به گفته شاهدان ، مرد تروریست با پوشش لباس رفتگر در حوالی خانه شهید به کمین نشست و در حالی که شهید صیاد که سوار بر خودرو تویوتای سفید رنگ خود هنگام خروج از خانه بود مورد اصابت گلوله تروریست واقع شد .

در پی این حادثه یک سخنگوی گروهک های تروریستی منافقین در تماس با خبرگزاری فرانسه در نیکوزیا مسئولیت این جنایت را برعهده گرفت .

پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت سپهبد صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا

امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید .

 این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی ، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است قرار می گیرد و دست خائن خود فروخته ای نهال ثمربخش انسان والایی را قطع می کند .

او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را نثار در راه خدا بر روی دست داشتند .

سرزمینهای داغ خوزستان و گردنه های برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است .

 خطر مرگ کوچکترین از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد .

 کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد و سردمداران استکبار که با وجود لافزنیهای ضد تروریستی خود به امید آن نشسته اند که تروریستهای مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب راه تسلط بر ایران اسلامی را هموار کنند ،

 بدانند که خون شهیدان راه حق ملت مومن ما را راسختر و آشتی ناپذیرتر و مقاومتر می سازد . رحمت و فضل بیکران الهی بر روح شهید عزیزمان علی صیاد شیرازی و لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار .

اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدا را به ملت ایران بخصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه های نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می گویم و صمیمی ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریخته او نثار می کنم

والسلام علی عبادالله الصالحین . سید علی خامنه ای  21/1/78


88/1/21::: 4:13 ع
نظر()
  
  

مرحوم شیخ صدوق و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:

روزى حضرت امیرالمؤمنین ، امام علىّ علیه السلام در جمع بسیارى از مردم سخنرانى مى نمود؛ در ضمن فرمایشات خود، خطاب به مردم کرد و اظهار داشت

اى مردم ! پیش از آن که من از بین شما رحلت نمایم و مرا از دست دهید، آنچه مى خواهید سؤ ال کنید و جویا بشوید تا از علوم من بهره مند گردید.از بین افراد جمعیّت ، شخصى به نام صعصعه بن صوحان از جاى برخاست و سؤ ال کرد:

 یا امیرالمؤمنین ! دَجّال چگونه و در چه زمانى خارج مى شود؟

امام علىّ علیه السلام در جواب فرمود:

 پیش از خروج دجّال ، علائم و نشانه هائى است که یکى پس از دیگرى ظاهر و واقع خواهد شد، از آن جمله :
مردم نسبت به نماز بى توجّه شده و کارهاى دنیا و امور شخصى را در أولویّت قرار مى دهند، نسبت به امانت بى اعتنا گشته و سهل انگارى مى کنند، دروغ و دروغ گوئى را حلال و توجیه مى نمایند؛ و نیز رباخوارى شایع و عادى گردد.
مردم ساختمان ها را محکم و مجلّل بنا مى کنند، دین و احکام شریعت را با دنیا و اموال آن مبادله مى نمایند، افراد سفیه و بى خرد براى اجراء امور جامعه برگزیده مى شوند، زنان در مسائل مختلف مورد مشورت قرار مى گیرند، دید و بازدید خویشاوندان با یکدیگر قطع مى گردد.
و پیروى از تمایلات و هواهاى نفسانى انجام مى پذیرد؛ و خونریزى ، عادى و ساده گردد، حلم و بردبارى مذموم و به ظلم و تجاوز فخر و مباهات شود.
رؤ ساء و حکماء، اشخاصى فاجر و فاسق باشند، کارگزاران و گردانندگان امور جامعه ، افرادى ظالم و بى باک خواهند بود؛ و عارفان عالم ، نسبت به دین خائن باشند؛ قاریان ، قرآن را وسیله معاش و خودنمائى قرار دهند، شهادت و گواه ناحقّ رایج گردد، تهمت و ارتکاب گناه عادى و ساده باشد.
قرآن را - فقط - زیبا بنویسند و زیبا بخوانند (بدون آن که توجّهى به معنا و محتواى آن داشته باشند؛ و نیز بدون آن که در امور زندگى و موقعیّت کارى خود، مورد عمل قرار دهند)، مساجد و عبادتگاه ها مزیّن و مجلّل - ولى بى محتوا - باشد، دل ها از یکدیگر جدا و بلکه مخالف همدیگر گردند، عهد و وفا اهمیّتى نداشته ؛ و زن ها با مردان در امور اقتصادى و تجارى مشارکت نمایند.
افراد فاجر و فاسد - بجهت ایمنى از شرّشان - مورد احترام قرار مى گیرند، دروغ گویان تصدیق و تاءیید مى شوند، هرکس نسبت به دیگرى بدبین و مشکوک مى باشد؛ و به همدیگر جسارت و توهین روا داشته و انجام مى دهند، زنان سوار اسب و موتور، دوچرخه و... مى شوند؛ و همچنین از جهت قیافه ، زنان و مردان شبیه یکدیگر مى گردند.
براى هر قضیّه و جریانى شهادت دهند، بدون آن که در جریان اءمر و یا از واقعیّت خبر داشته باشند و یا بدانند که حقّ با کیست .
مردم احکام و مسائل دین را مى آموزند نه براى دین ، بلکه براى دنیا و معاش ، آن ها دنیا و متعلّقات آن را باارزش و عظیم بدانند؛ ولى آخرت را بى ارزش و هیچ محسوب نمایند.
گرگان صفتان ، لباس میش بر تن کنند؛ ولى دل ها و درون آن ها متعفّن و فاسد باشد.
سپس حضرت امیرالمؤمنین علىّ صلوات اللّه علیه افزود:
در یک چنین زمانى هرکس و هر مؤمنى به دنبال پناهگاهى مى گردد؛ در آن هنگام دجّال ظهور و خروج مى کند، در حالى که چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانى او همچون ستاره صبح مى درخشد، در پیشانیش نقش کافر مى باشد.
او سوار بر الاغى سفید رنگ خواهد بود و به سوى شامات حرکت مى کند و در محلّى به نام بیداء - که بین مکّه معظّمه و مدینه منوّره واقع شده است - درون زمین فرو مى رود؛ و تمام تابعین و پیروان او حرام زاده هستند.
سپس امام زمان علیه السلام ظهور و قیام مى نماید؛ و نیز حضرت عیسى مسیح علیه السلام حضور مى یابد و پشت سر او نماز مى خواند

منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان علیه السلام

مؤلّف : عبداللّه صالحى

 


88/1/17::: 11:24 ص
نظر()
  
  

روزهایى بس شیرین و به‏یادماندنى و تاریخ ساز پیامبر را نمى‏توان با الفاظ و سخنان ناقص انسانهاى ناقص‏توصیف و تعریف کرد.

او هرگز در این واژه‏ها نمى‏گنجد و فراتر از آن است. انسان‏کاملى که تمام افلاک و موجودات را خدا به خاطر او آفرید واگر او نبود، هیچ چیز نبود. «لولاک لما خلقت الافلاک‏» و الاانسانى که تا قاب قوسین او ادنى بالا رفت و به جایى رسید که‏جبرئیل آن ملک مقرب و واسطه وحى الهى به آنجا هرگز نرسد وبا صراحت‏به او عرض کرد: اگر یک مو بالاتر روم به نور تجلى‏بسوزد پرم. ولى رسول الله رفت و به جایى رفت که نه در خرد آیدو نه بر ورق نگاشته شود و نه حتى در وهم وخیال! اوست کسى که‏خدایش درباره‏اش فرمود: «و انک لعلى خلق عظیم‏» پس مابه جاى‏اینکه حرفى بزنیم که نه آغازش و نه انجامش ما را به جایى‏مى‏رساند چرا که جز آفریده‏اش و برادرش کسى او را نخواهد شناخت‏«یا على ما عرف الله الا انا و انت و ما عرفنى الا الله وانت و ما عرفک الا الله و انا» پس روا است که لب فرو بندیم وسخن کمتر گوئیم.

بیائیم در این سخن ربانى که پیامبر را داراى منشى سترگ واخلاقى عظیم معرفى مى‏کند بیاندیشیم و از زبان روایت نمى از این‏اقیانوس پرفیض برگیریم، شاید برخى عزیزان به کار بندند و ازرسول الله الگوى زندگى بگیرند که قرآن فرمود: «و لکم فى رسول‏الله اسوه حسنه‏» .

جمله‏هایى کوتاه در منش و روش زندگى حضرت بیان مى‏شود که هم‏برکت است و پر مایه برکتى است و هم برنامه به زیستى وخداپسندانه:

ادامه مطلب...

87/12/13::: 11:17 ص
نظر()
  
  

ولادت

در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.
تا اینکه
جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای
« حسن» است.»
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است.
نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیه‌ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم‌زخم را خواندند.

ذکر امام در قرآن

ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت‌ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیه‌السلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.
رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفاده‏های علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوه‌اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می‌داده است. رسول خدا درباره‌ی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبت‌های مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمه‌ی اطهر، رابطه‏ای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازی‌های کودکانه می‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق می‌نمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر می‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت می‌کرد و از آن درس‌ها می‌گرفت.
این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به
زیارت قبر رسول الله و بقیع می‌رفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دست‌های مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سال‌ها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.
امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر : از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر می‌کوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کرده است( همانند شرکت در شورای شش نفره‌ ی تعیین خلیفه پس از عمر و شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پاره‌ای مأموریت‌های مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاست‌های عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذاهمانند او در هیچ‌یک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دوره‌ی 25 ساله شرکت ننموده است.


در دوران خلافت پدر

امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی‏ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.

جانشینی پس از شهادت پدر

حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده‌گانه‌ی خود، با ذکر اسامی آنها.

امام پس از خلافت

امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.
پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذ
ابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایه‌های حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.
جاسوس‌های معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامه‌ی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامه‌‌‌نگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.

صلح امام

مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می‌داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.

بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌خوبی روشن می‌کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ستیزانه، پایه‌ریز انقلاب علمی
امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی‌امیه به بنی‌عباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوه‌گر بود، نهال خود را آبیاری نمود وبه درخت تنومندی تبدیل کرد.

امام پس از صلح تا شهادت

تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص ، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت.
عملکرد دشمن‌شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.

img/daneshnameh_up/f/f8/imamhassan1.jpg

صورت و شمایل امام

امام حسن علیه السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از همه شبیه‌تر بود. زیبایی بی‌نظیری داشت.رنگش سفید بود و اندکی متمایل به سرخ، چشمانش درشت و سیاه، و محاسنش انبوه. جثه‌ای قوی، تنومند و چهارشانه داشت. مویش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود.

سیرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هیچ‌یک از اهل بیت عصمت علیهم السلام ممکن نیست. در زیارت جامعه خطاب به آنان می‌گوییم: « سروران من! ستایش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسید و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.»

امام حسن علیه السلام نه تنها از این خطاب مستثنی نیست بلکه به خصائصی از قبیل« سبط اکبر» بودن نیز برخوردار است.

حلم بی‌‌پایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد.

معجزات امام : از معجزات آن حضرت جز اندکی در تاریخ نقل نشده است( همانند اینکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهی نشان داد.) و نیز نمونه‌هایی از استجابت دعا و نفرین‌های آن حضرت (همانند رطب دادن نخلی خشکیده به دعای او.) ولی اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غیب و پیشگویی‌ها تجلّی کرده است.

شهادت امام

تلاش موفق امام حسن برای به‌کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامه‌ی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز 28
ماه صفر سال 50 هجری به لقاء الله شتافت.
برادرش امام حسین علیه السلام، جنازه‌ی او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنی‌امیه در بقیع به خاک سپرد.

ثواب عزاداری و گریه بر امام حسن

رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سال‌ها پیش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیده‌ها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایه‌ی استواری قدم‌ها در قیامت است.»

شاگردان و یاران امام

نام بیش از 30 نفر از شاگردان و یاران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است.

منبع :http://daneshnameh.roshd.ir/



87/12/5::: 4:42 ع
نظر()
  
  
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ قرآن را تفسیر کردند... آیه آیه... شرح کردند... شرحه شرحه... ورق ورق... اربا اربا...


+ سرشکستن امام سجاد ع) امام سجّاد س?م الله عل?ه سر خود را به ?اد مص?بت پدرش شکست امام سجاد س?م الله عل?ه به مناسبت? که مصائب امام حس?ن س?م الله عل?ه را شن?دند ) کس? برای ا?شان مصائب? را ?اد آوری کرد » قام عل? طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شج ّ رأسه و سال دمه عل? صدره و خر ّ مغشّ?ا عل?ه من شدة الحزن و البکاء « تمام قد حضرت ا?ستاد و صورت خود را به د?وار منزل کوب?د پس ب?ن? آنحضرت و سر ا?شان شکست


+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
+ امام کاظم(سلام الله علیه): مردى از قم مردم را به حق فرا مى‏خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى‏آیند که چونان پاره‏هاى آهن استوارند، طوفان‏ها آنها را به لرزه نمى‏اندازد و از جنگ خسته نمى‏شوند و بزدلى نشان نمى‏دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است. میزان الحکمة ج 2 ص
+ بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر


+ 5هزارتا صلوات برای سلامتی مادرم تا کی تموم بشه خدا میدونه


+ انسان یا انسانیت یا انسان بودن/به حقیقت آدمی باش


+ هرگز کاری جز برای رضای خدا نکن_ سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.. کجایی ای راوی فتح


+ توی پیام رسان مشغول باشید


+ توی این گرما.......به به