سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمعکار در بند خوارى گرفتار است . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[283]
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه همواره به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
در سوگ آفتاب(امام سجادع)[1] ارشیو آبان ماه 85[1] آرشیو آذر ماه 85[9] آرشیو دی ماه 85[9] آرشیو بهمن ماه 85[16] آرشیو اسفند ماه85[10] آرشیو فروردین ماه86[7] ارشیو اردیبهشت ماه86[6] آرشیو خردادماه86[11] آرشیو تیر ماه86[5] آرشیو مرداد ماه86[7] آرشیو شهریور ماه86[8] آرشیو مهر ماه86[2] آرشیو آبان ماه 86[4] ارشیوآذر ماه86[4] آرشیودی ماه 86[5] آرشیو بهمن ماه 86[3] آرشیو اسفند ماه 86[5] آرشیو فروردین ماه 87[6] آرشیو اردیبهشت ماه 87[8] آرشیو خردادماه 87[1] آرشیو تیر ماه87[5] آرشیو مرداد ماه 87[5] آرشیو شهریور ماه 87[2] آرشیو مهر ماه 87[2] آرشیو آبان ماه87[4] آرشیو آذر ماه 87[3] آرشیو دی ماه سال 87[11] آرشیو بهمن ماه 87[2] آرشیو اسفند ماه 1387[2] آرشیو فروردین ماه 88[2] آرشیو اردیبهشت ماه 88[3] آرشیو خرداد ماه 88[1] آرشیو تیر ماه 88[2] آرشیو مرداد ماه 88[2] آرشیو شهریور ماه 88[1] آرشیو مهرد ماه 88[1] آرشیو آبان ماه 88[2] آرشیو آذر ماه 88[11] آرشیو دی ماه 88[1] آرشیو بهمن ماه 88[4] آرشیو اسفند ماه 88[2] آرشیو فروردین ماه 86[1] آرشیو اردیبهشت 89[1] آرشیوخرداد ماه 89[2] آرشیو شهریور ماه 89[2] آرشیو مهر ماه 89[3] آرشیو آبان ماه89[2] آرشیوآذر ماه 89[5] آرشیو دی ماه 89[4] آرشیو بهمن ماه89[3] آرشیو اسفندماه89[6] آرشیو فروردین ماه 90[3] آرشیو اردیبهشت ماه 90[1] آرشیو خرداد ماه 90[5] آرشیو تیر ماه90[1] آرشیو مرداد ماه 90[1] آرشیو شهریور ماه90[2] آرشیو مهر ماه 90[2] آرشیو آبان ماه 90[3] آرشیو آذر ماه90[3] آرشیو دی ماه 90[5] آرشیو بهمن ماه 90[4] آرشیو اسفند ماه 90[2] آرشیو فروردین ماه 91[3] آرشیو اردیبهشت ماه 91[6] آرشیو خرداد ماه 91[2] آرشیو تیر ماه 91[3] آرشیو شهریورماه 91[1] آرشیو مهر ماه 91[1] آرشیو آبان ماه 91[3] آرشیو آذرماه 91[1] آرشیو دی ماه 91[1] آرشیو بهمن ماه 91[1] آرشیو اسفندماه 91[1] آرشیو اردیبهشت ماه 92[1] آرشیو خرداد ماه 92[1] آرشیو مردادماه 92[3] آرشیو شهریور ماه 92[3] آرشیو مهر ماه 92[4] آرشیو آبان ماه 92[5] آرشیو آذر ماه 92[4] آرشیو اسفند ماه 92[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی فصل ا نتظار بوستان نماز پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی شکوفه نرگس بندیر سجا ده ای پر از یاس پاییزی سرای اندیشه پر پرواز ----=>گوناگون<=---- ستاره دریایی ستاره کو شو لو تفحص شهدای(شرهانی) یگان محمدگل .:: رایحه ::. یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر شلمچه امام مهدی (عج) اسوه ها گفتگوی دوستانه کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! یادداشتها و برداشتها جـــیرفـــت زیـبا سردار عاشق .: شهر عشق :. رویای شبانه بوی سیب BOUYE SIB قصه بچه بسیجی ایران اسلامی رمز موفقیت تیشه های اشک منطقه آزاد از تبار آسمان رند سیاست وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده welcome to my profile به‌دونه S&N 0511 توشه آخرت به نام وجود باوجودی حسام سرا عشق الهی پیمان دانلود غدیریه تکبیر فصل آگاهی جهاد همچنان باقی است محمد کوچولو فاطیما چفیه وجنات تجری من تحتها الانهار هرچه می خواهد دل تنگت بگو به دادم برس منتظران مهدی(عج) یار کارگر علمدار دین خط بارون یاور 313 لــــیلی وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی قافله شهداء سفرهای عاشقانه آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام هیئت حضرت علی اکبر(ع) حب الحسین اجننی احساس ابری ثانیه ها... پیامبر اعظم پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) عدل الهی Divine Justice فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری عطاری عطار جمهوریت گروه منتظران مهدی .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید صمیمی با خواهرم بسوی ظهور در قلمرو سکوت امید تعقل و تفکر رسم دوستی شیعه مذهب برتر همسفر عشق دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی آبدارچی پشت خطی.. تنها بازمانده تنها بازمانده نسیم وحی خط سرخ شهادت تنهاترین سردار عشق طلاست سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه! خانه اطلاعات آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟ قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان نامه ی زرتشت اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار مسعود رضا نژاد درد دل با خدا صحرا پله...پله...تا خدا! مسیح 313 بانک کتب و مقالات مدیریت پروژه بی سرزمین تر از باد راز و نیاز با خدا خلوت تنهایی داغ عشق احسن ساقی دلتنگی.تنهایی.مهربونی شهادت عموم زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست گاه به گاه وبلاگ ایران اسلام تابه کجا اینچنین عرفان خوش نظر داستان و راه های توحید جویان بزرگ منتظر حواب ..:: نـو ر و ز::.. جاده خدا تک ستاره هیئت مجازی علی جان حرفای خودمونی من بهارستان بهجان / behjan شیرازی ها ((مجمع شیرازی های مقیم اینترنت )) کریمه اهل بیت باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه بازی بزرگان بازی بزرگان ثقلین رادیوی نسل برتر کسی که مثل هیچکس نیست ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصال شمیم وصال معبر عصر انتظار تقاطع چهاردیواری پنجره شبکه علمی حکمت (شهرک مسعودیه) سلما عرفان نسل سومی ا نجمن ستاره های ایرونی ستاره کوشو لو بابای دوست داشتنی آهستان کربلای 6 باز مانده تنها بازمانده تنها شیعیان اهل سنت واقعی اسرار موفقیت یه فلش کار بسیجی بی یار حسن مجتبی نقد مفید مروارید سرخ یادداشت های دیده بان نجف زاده(یاداشت های یک حبرنگار) دلنوشته های دختر شهید فصل آگاهی خاکریز حسن مجتبی بهترین ها طهور اکبر طریق عشق شهید ولایت راهیان نور درد دل با امام زمان شهید سید محمد شریفی جامی از فرهنگ هزار و یک شب وحیدپ اسراییل باید از بین برود در دل نهفته ها عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... کانون مهدویت دانشجویان ایران نکته هایی از کتاب مقدس عطش عاشقان علی سبلان سنگ شکن ساقی بده بشارت.... غربت شلمچه فرا خوان مظلومیت غزه فصل انتظار میوه‌ی ممنوعه نشانه تالار اهل البیت یا رب الحسین کلام وحی پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان طراوت باران

 

 

اینو خوندم حیفم آمدشما ازش بهره نبرید

 (به نقل از روزنامه رسالت)http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=75929

 لطفا نظر خود تون را برام بنویسید ممنونم

                                               آیت الله جوادى آملی 

زن موظف است و یا مى‌تواند عقل و اندیشه انسانى خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایى گفتار و رفتار و کیفیت محاوره و نحوه برخورد و نظایر آن ارائه دهد چنانکه مرد موظف است و مى‌تواند هنر خود را در اندیشه انسانى و تفکر عقلانى خویش متجلى سازد.
آیا طبق حدیث شریف علوى که فرمود: “عقول النساء فى جمالهن و جمال الرجال فى عقولهم” عقل زن در جمال او و جمال مرد در عقل او خلاصه مى‌شود، تا وسیله‌اى براى سرزنش زن و برترى مرد باشد؟
براى پاسخ به این سوال لازم است به این نکته توجه کنید که: زیور جان آدمى به ایمان است نه چیز دیگر، چنان که خداى سبحان فرمود: (حبب الیکم الایمان و زینه فى قلوبکم)1 خدا ایمان را براى شما دوست داشتنى گردانید و آن را در دل‌هاى شما زینت داد. و چون روح انسان مجرد است نه مادى و ایمان نیز امرى است معنوی، این امر معنوى یعنى ایمان، مایه جمال و زیبایى آن امر مجرد یعنى جان انسانى شده است و از آنجا که خصوصیت ذکورت و انوثت در حقیقت انسان (که همان جان اوست) و ایمان و مانند آن تاثیرى ندارد یعنى حقیقت انسان و ایمان و امثال آن نه مؤنث است نه مذکر، بلکه امرى مجرد است که در زن و مرد یکسان مى‌باشد؛ بنابراین از حدیث شریف علوى که فرمود: “عقول...” مى‌توان معناى دستورى فهمید نه معناى وصفی، یعنى منظور آن نباشد که حدیث شریف در توصیف دو صنف از انسان باشد که عقل زن در جمال او خلاصه شود و جنبه سرزنش داشته باشد و جمال مرد در عقل او تعبیه شود و عنوان ستایش بگیرد، بلکه ممکن است معناى آن دستور، یا وصف سازنده باشد. به بیان دیگر زن موظف است و یا مى‌تواند عقل و اندیشه انسانى خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایى گفتار و رفتار و کیفیت محاوره و نحوه برخورد و نظایر آن ارائه دهد چنانکه مرد موظف است و مى‌تواند هنر خود را در اندیشه انسانى و تفکر عقلانى خویش متجلى سازد.
‌زن تحصیلکرده و آگاه به معارف ایثار و شهادت توان آن را دارد که در نقش مادرى مهربان، فرزندش را تشویق به جهاد کند و در بدرقه او هنگام عزیمت به جبهه، عقل طریف2 خود را در جامه هنر ظریف ارائه دهد. یا هنگام استقبال فرزندش که از جبهه و میدان رزم، پیروزمندانه برگشته است اندیشه وزین عقلى خود را در لباس زیباى شوق و نظایر آن نشان دهد. هرگز این ظرایف هنرى که تمثل عینى طرایف عقلى است براى مردان هنرمند میسر نخواهد بود. خلاصه آنکه زن باید حکمت را در ظرایف هنر ارائه دهد و مرد بالعکس باید ظرایف هنر را در طرایف حکمت جلوه‌گر کند یعنى جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او متجلى شده است و این توزیع کار نه نکوهشى براى زن است و نه ستایشى است براى مرد. بلکه رهنمود و دستور عملى هر یک از آنهاست تا هر کس به کار خاص خویش مامور باشد و در صورت امتثال دستور مخصوص خود، درخور ستایش گردد و در صورت تمرد از آن، مستحق نکوهش شود. پس تفاوت زن و مرد در نحوه ارائه اندیشه‌هاى درست ظهور مى‌نماید وگرنه زن نیز چون مرد شایستگى فراگیرى علوم و معارف را داشته و مستحق تقدیر است.

اینو خوندم حیفم آمدشما ازش بهره نبرید

(به نقل از روزنامه رسالت)http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=75929

لطفا نظر خود تون را برام بنویسید ممنونم

                                              آیت الله جوادى آملی

زن موظف است و یا مى‌تواند عقل و اندیشه انسانى خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایى گفتار و رفتار و کیفیت محاوره و نحوه برخورد و نظایر آن ارائه دهد چنانکه مرد موظف است و مى‌تواند هنر خود را در اندیشه انسانى و تفکر عقلانى خویش متجلى سازد. آیا طبق حدیث شریف علوى که فرمود: “عقول النساء فى جمالهن و جمال الرجال فى عقولهم” عقل زن در جمال او و جمال مرد در عقل او خلاصه مى‌شود، تا وسیله‌اى براى سرزنش زن و برترى مرد باشد؟ براى پاسخ به این سوال لازم است به این نکته توجه کنید که: زیور جان آدمى به ایمان است نه چیز دیگر، چنان که خداى سبحان فرمود: (حبب الیکم الایمان و زینه فى قلوبکم)1 خدا ایمان را براى شما دوست داشتنى گردانید و آن را در دل‌هاى شما زینت داد. و چون روح انسان مجرد است نه مادى و ایمان نیز امرى است معنوی، این امر معنوى یعنى ایمان، مایه جمال و زیبایى آن امر مجرد یعنى جان انسانى شده است و از آنجا که خصوصیت ذکورت و انوثت در حقیقت انسان (که همان جان اوست) و ایمان و مانند آن تاثیرى ندارد یعنى حقیقت انسان و ایمان و امثال آن نه مؤنث است نه مذکر، بلکه امرى مجرد است که در زن و مرد یکسان مى‌باشد؛ بنابراین از حدیث شریف علوى که فرمود: “عقول...” مى‌توان معناى دستورى فهمید نه معناى وصفی، یعنى منظور آن نباشد که حدیث شریف در توصیف دو صنف از انسان باشد که عقل زن در جمال او خلاصه شود و جنبه سرزنش داشته باشد و جمال مرد در عقل او تعبیه شود و عنوان ستایش بگیرد، بلکه ممکن است معناى آن دستور، یا وصف سازنده باشد. به بیان دیگر زن موظف است و یا مى‌تواند عقل و اندیشه انسانى خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایى گفتار و رفتار و کیفیت محاوره و نحوه برخورد و نظایر آن ارائه دهد چنانکه مرد موظف است و مى‌تواند هنر خود را در اندیشه انسانى و تفکر عقلانى خویش متجلى سازد. ‌زن تحصیلکرده و آگاه به معارف ایثار و شهادت توان آن را دارد که در نقش مادرى مهربان، فرزندش را تشویق به جهاد کند و در بدرقه او هنگام عزیمت به جبهه، عقل طریف2 خود را در جامه هنر ظریف ارائه دهد. یا هنگام استقبال فرزندش که از جبهه و میدان رزم، پیروزمندانه برگشته است اندیشه وزین عقلى خود را در لباس زیباى شوق و نظایر آن نشان دهد. هرگز این ظرایف هنرى که تمثل عینى طرایف عقلى است براى مردان هنرمند میسر نخواهد بود. خلاصه آنکه زن باید حکمت را در ظرایف هنر ارائه دهد و مرد بالعکس باید ظرایف هنر را در طرایف حکمت جلوه‌گر کند یعنى جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او متجلى شده است و این توزیع کار نه نکوهشى براى زن است و نه ستایشى است براى مرد. بلکه رهنمود و دستور عملى هر یک از آنهاست تا هر کس به کار خاص خویش مامور باشد و در صورت امتثال دستور مخصوص خود، درخور ستایش گردد و در صورت تمرد از آن، مستحق نکوهش شود. پس تفاوت زن و مرد در نحوه ارائه اندیشه‌هاى درست ظهور مى‌نماید وگرنه زن نیز چون مرد شایستگى فراگیرى علوم و معارف را داشته و مستحق تقدیر است. مطلب دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که دو گونه عقل داریم: عقل نظرى و عقل عملی. انسان با عقل نظرى مى‌فهمد و با عقل عملى کار انجام مى‌دهد. یقین، جزم، ظن و گمان، وهم، خیال و مانند آن جزو شئون عقل نظرى است؛ اما نیت، عزم، اخلاص و اراده، محبت، تولی، تبری، تقوى و عدل و مانند آن جزو عقل عملى است 3 و همین عقل عملى هم معیار فضیلت در انسان است. عقل نظرى معیار اعلمیت انسان و عقل عملى معیار کرامت و افضلیت انسان است. (ان اکرمکم عند الله اتقیکم)4 و اینکه در روایت آمده است که “عقول النساء فى جمالهن و...”5 اشاره به عقل نظرى است نه عقل عملی. یعنى اگر بین مرد و زن تفاوتى از نظر عقلى باشد در مورد عقل نظرى یا ابزارى است نه عقل عملی. عقل نظری، عقلى است که انسان با او بتواند علوم حوزوى و دانشگاهى را فراهم کند تا چرخ دنیا بچرخد و این هم معیار فضیلت انسان (مردها) نیست. بلکه معیار فضیلت انسان، عقلى عملى است که در تعریف آن آمده است “عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان”6 انسان به وسیله آن خدا را عبادت مى‌کند و بهشت را کسب مى‌نماید و به مقام قرب مى‌رسد و این عقل هم در مرد و زن تفاوتى ندارد. بنابراین اگر کسى خواست بین زن و مرد داورى کند نباید عقل به معناى علم مصطلح را معیار قرار دهد (یعنى عقل نظرى را) بلکه باید عقل عملى را که وسیله قرب انسان و معیار فضیلت است معیار قرار دهد و در این صورت است که جمال مرد و زن هر دو در عقلى است که “عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان” و در این صورت، هم “جمال الرجال فى عقولهم” و هم “جمال النساء فى عقولهن” مى‌باشد.7 2 .گاهى گفته مى‌شود که عقل مرد بیش از عقل زن است و تجارب گذشته و حال نیز مؤید این مطلب مى‌باشد. آیا چنین گفته‌اى صحیح است؟ این موضوع را مرحوم علامه طباطبایی1 در تفسیر شریف المیزان آورده و مشخص فرموده‌اند، آن عقلى که در مرد بیش از زن است یک فضیلت زائده است نه معیار فضل و تا حدى نیز در پاسخ به سوال اول مطرح گردید. توضیح مطلب اینکه عده‌اى گفته‌اند عقل در اسلام معیار کمال انسانى است یعنى هر کس که عاقلتر است به کمال انسانى نزدیک‌تر و نزد خدا مقرب‌تر است، و هر که از عقل دورتر است از کمال انسانى کم بهره‌تر و از مقام قرب الهى محرومتر است، بنابراین چون عقل در مرد بیش از زن است پس مردها بیش از زن‌ها به خدا نزدیک‌تر هستند. در صورتى که این استدلال تمام نیست بلکه مغالطه‌اى است که در اثر اشتراک لفظ رخ مى‌دهد. چون عقل به صورت اشتراک لفظى بر معانى گوناگون اطلاق مى‌شود، لذا باید اولا، روشن شود کدام عقل معیار کمال انسانى و قرب الهى است و ثانیا در کدام عقل، زن و مرد با یکدیگر اختلاف و تفاوت دارند؟ منشا مغالطه آن است که گرچه گفته مى‌شود که زن و مرد در عقل تفاوت دارند، و عقل معیار قرب الى الله است، و هر که عقلش بیشتر باشد به خدا نزدیک‌تر است، اما عقلى که در مقدمه دوم ذکر مى‌شود، غیر از عقلى است که در مقدمه اولى آمده است، به عبارت دیگر عقلى که در آن، زن و مرد اختلاف و تفاوت دارند غیر از عقلى است که مایه تقرب الى الله است. اگر دو معناى عقل از هم جدا بشود، و دو مقدمه را با حفظ یک حد وسط کنار هم ذکر کنیم، مى‌بینیم که هرگز نمى‌توان قیاسى ترتیب داد تا از آن، فضیلت مرد بر زن استنتاج شود، زیرا عقلى که در زن و مرد متفاوت است عقل نظرى است که در نحوه مدیریت، در مسائل سیاسی، اقتصادی، علمی، تجربی، ریاضى و مانند آن دخیل است. و بر فرض هم که ثابت بشود دراین گونه از علوم و مسائل اجرایی، عقل مرد بیش از عقل زن است - که اثبات این مطلب نیز کار آسانى نیست - ولى این سوال وجود خواهد داشت: آیا آن عقلى که مایه تقرب الى الله است همین عقلى است که بین زن و مرد مورد تمایز مى‌باشد؟ آیا مى‌توان گفت هر کس مسائل فیزیک، ریاضی، طب، طبیعى و مانند آن را بهتر بفهمد به خدا نزدیک‌تر است؟ آیا این عقل مایه تقرب است یا عقلى که “عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان”8 مى‌باشد مایه تقرب است؟ چه بسا ممکن است مردى در علوم اجرایى بهتر از زن بفهمد اما توان عقال کردن غرایز خویش را نداشته باشد. همه مذهب‌هاى باطلى که در برابر انبیا صف بستند به وسیله مردها جعل شد. اکثر متنبى‌ها9 که در برابر انبیا به مبارزه مذهبى برخاستند، مرد بودند. قرآن کریم در مورد کسانى که نظیر فرعون مذهب‌هاى جعلى آوردند مى‌فرماید: (یقدم قومه یوم القیامه)10 آنان که پیشاپیش دیگران به جهنم رفته و مى‌روند آیا مردند یا زن؟ بنابراین، اگر کسى در مسائل علمى یا سیاسى و اجرایى فکر برتر داشت این نشانه تقرب الى الله نیست، بلکه یک فضیلت زاید است، زیرا: “ذاک علم لایضر من جهله”11 علمى است که ندانستنش زیان نمى‌رساند. اگر کسى ادعا کند که عقل مرد در جنبه “یعبد به الرحمان و یکتسب به الجنان” قوى‌تر از زن است، هر گز اثبات آن مقدور نیست، چرا که نه تجربه آن را نشان مى‌دهد و نه برهان آن را تائید مى‌کند. (ص 252 - 249) مضافا اینکه همه کمالات به اندیشه‌هاى نظرى وابسته نیست. زیرا که گاهى انسان خوب مى‌فهمد اما فهمش همراه با خشونت است. اگر انسان دو صنف است: بخشى محکم کارند به نام مرد، و بعضى ظریف کارند به نام زن، اسماء الهى هم دو صنف است و کمالات نیز از دو راه نصیب انسان مى‌شود. بعضى از کمالات بر اساس جنگ و قوام و قیام و مبارزه و ستم ستیزى و مظهر قهر و جلال حق بودن است، و بعضى مظهر مهر و رافت و عاطفه و محبت و جمال و لطف حق بودن است و اگر یکى از این دو صنف در خشونت و اندیشه قوى ترند، دلیلى بر آن نیست که در بخش‌هاى مهر، عاطفه، لطف، رافت، صفا، صمیمیت و رقت نیز قوى‌تر باشند. ذات اقدس اله، عالم را بر محور محبت اداره مى‌کند و بسیارى از آیات قرآن درس محبت مى‌دهد و راه محبت را زن بهتر از مرد درک مى‌کند. اگرچه راه قهر را ممکن است مرد بهتر از زن درک کند. (ص 222 - 217) 3. آیا این گفته حضرت علی7 در بیان وهن عقول زنان است که فرمودند: “ایاک و مشوره النساء فان رایهن الى افن و عزمهن الى وهن”12 بپرهیز از مشورت با زنان، که راى آنان ناقص و تصمیم آنان سست است. وکلا چنین مسئله‌اى شامل حال تمام زنان اعم از تحصیل کرده و تحصیل نکرده است؟! چنین تعبیر هایى به لحاظ غلبه خارجى موضوع در زمان بیان آن است. یعنى در آن زمان این صنف گرانقدر (یعنى زنان) از تعلیم و تربیت صحیح محروم بوده‌اند در صورتى که اگر شرایط درست براى فراگیرى آن‌ها در صحنه تعلیم و تربیت فراهم شود اگر غلبه بر عکس نشود لااقل غلبه با مردان نخواهد بود تا منشاء نکوهش گردد. یعنى اگر زنان در پرتو تعلیم صحیح و تربیت وزین پرورش یابند و چون مردان بیندیشند و چون رجال تعقل و تدبر داشته باشند تمایزى از این جهت با مردها ندارند و اگر گاهى تفاوت یافت شد، همانند تفاوتى است که در این مورد بین خود مردها نیز مشهود است. مثلا اگر زنان مستعد به حوزه‌ها و دانشگاه‌هاى علمى راه یابند و همانند مردان به فراگیرى علوم بپردازند و در دروس مشترک آگاهى کامل یابند دیگر نمى‌توان گفت روایاتى که در نکوهش زنان آمده و احادیثى که در پرهیز از مشورت با آن‌ها وارد شده و اداله‌اى که در نارسایى عقول آنان رسیده اطلاق دارد و هیچ گونه استثنایى نسبت به زنان دانشمند و محقق ندارد بلکه قطعا این گونه زنان، مستثنى خواهند بود و در این زمینه تمایزى با مردها ندارند. (37 - 36) پى نوشتها در دفتر روزنامه موجود مى باشد.


86/4/17::: 12:53 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ قرآن را تفسیر کردند... آیه آیه... شرح کردند... شرحه شرحه... ورق ورق... اربا اربا...


+ سرشکستن امام سجاد ع) امام سجّاد س?م الله عل?ه سر خود را به ?اد مص?بت پدرش شکست امام سجاد س?م الله عل?ه به مناسبت? که مصائب امام حس?ن س?م الله عل?ه را شن?دند ) کس? برای ا?شان مصائب? را ?اد آوری کرد » قام عل? طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شج ّ رأسه و سال دمه عل? صدره و خر ّ مغشّ?ا عل?ه من شدة الحزن و البکاء « تمام قد حضرت ا?ستاد و صورت خود را به د?وار منزل کوب?د پس ب?ن? آنحضرت و سر ا?شان شکست


+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
+ امام کاظم(سلام الله علیه): مردى از قم مردم را به حق فرا مى‏خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى‏آیند که چونان پاره‏هاى آهن استوارند، طوفان‏ها آنها را به لرزه نمى‏اندازد و از جنگ خسته نمى‏شوند و بزدلى نشان نمى‏دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است. میزان الحکمة ج 2 ص
+ بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر


+ 5هزارتا صلوات برای سلامتی مادرم تا کی تموم بشه خدا میدونه


+ انسان یا انسانیت یا انسان بودن/به حقیقت آدمی باش


+ هرگز کاری جز برای رضای خدا نکن_ سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.. کجایی ای راوی فتح


+ توی پیام رسان مشغول باشید


+ توی این گرما.......به به