تو از بازان آرزو هایم آمدی تو از رنگین کمان آبشاران آمدی تو مانند چرخ یک پروانه از طوف گلها آمدی عزیز ترینم تو با عطر گلهای بهاری آمدی بمان و باش با من که میمیرد دل به فراق تو خمیده می گردد قامتم از نبود تو بمان تا سر شار شوم از بودن با تو دل از دست می رود در غم دوری تو پرواز در هوای تو زیباست و دیدنی عشق به زندگی با نگاه تو آزمودنی
خواب رو یایی در کنار تو دیدنی
و طعم زندگی با حضور تو چشیدنی
با من غریبه مباش که ای عزیز ترینم
ای آواز صدای قلبم در سکوت تنهاییم
گم می شوم در سپیدی دستات ای زیبا ترینم
میمیرد دلم در نیازحضور ت زیباترینم
بمان و هزگز حرف دوری مزن که بیمارت شدم
ای آواز تمام لحظه های زندگی من گرفتارت شدم
ای التیام زخم بی کسی محتاجت شدم
ای همه هستی ام من خواهانت شدم
با تو بهار غدیر چه با شکوه می شود
اگر بیایی ای فرزند غدیر مهدی جان