برخی میپرسند عبارت «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» که پس از
صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده
میشود، آیا در احادیث معصومان(علیهم السلام) وارد
شده و مَنصوص است و یا از چیزهایی است که
علاقهمندان و ارادتمندان به آقا امام زمان علیه السلام،
خودشان، پس از صلوات، آن را اضافه کردهاند؟
در پاسخ به این پرسش، به حدیث زیر توجه کنید که امام
صادق علیه السلام میفرمایند:
«مَنْ قالَ بَعدَ صَلوةِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوةِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی
مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ
مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛ هر کس پس از
نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللّهم صلّ علی محمّد
و آل محمّد و عجّل فرجهم»، از دنیا نمیرود مگر آن
که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) را درک
میکند. (1)
منبع:
1. سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمّی، ج 2، ص49.
حلول ماه مبارک شعبان که ماه منسوب به اقا رسول الله(صل الله علیه و اله)است را تبریک عرض مینمایم.رسول خدا(ص)این ماه را روزه میگرفتند و روزه اش را متصل به ماه مبارک رمضان مینمودند و میفرمود:شعبان ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود.اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ماه شعبان، ماه هشتم از ماه های قمری، ماهی بسیار شریف و منسوب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
پیامبر فرمود:«شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه خدا. هر کس یک روز از ماه من را روزه بگیرد، من در قیامت شفیع او خواهم بود.»
پیامبر ماه شعبان را روزه میداشت و آن را به ماه رمضان وصل میکرد.
هنگامی که ماه شعبان فرا می رسید امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را فرا میخواند و درباره فضیلت این ماه سخن گفت. آنگاه میفرمود:«هر کس برای محبت پیامبر و تقرب به خداوند، ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند او را در رور قیامت مشمول کرامت خود میگرداند و بهشت را برای او لازم می شمارد.»
بر هر حال علاوه بر روزه که فضیلت بسیاری دارد، اعمال دیگری همچون نماز و اذکار و دعاها و استغفار نیز در این ماه وارد شده است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان در فصل اعمال ماه شعبان ذکر شده است.
حوادث و وقایع تاریخی فراوانی نیز در ماه شعبان روی داده که مهمترین آن ولادت امام حسین و امام علی ابن الحسین و امام مهدی و حضرت ابولفضل العباس (ع) است.
منابع:
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 108؛ مفاتیح الجنان، ص 279