علی موجودی: چشمهایش را بیهدف بین ویترین مغازهها میچرخاند و نگاهش را بدون اینکه دنبال چیز خاصی باشد در بین رنگارنگ اجناس میدواند. شلوغی آزارش میداد. آدمهایی که نگاهشان میان ویترینها بود و حرکتشان به سمت جلو، یا پایش را له میکردند و یا تنهاش میزدند. چادرش را محکمتر در دست فشرد. بوی تند ادکلنها در هم ادغام شده بود و ثمرهاش بویی بود که سرش را به سمت گیج رفتن هدایت میکرد. احساس کرد چشمهایش همه آن رنگارنگ را سیاه میبیند. قایقی شده بود در دست امواج.
میخواست قدمهایش را تندتر بردارد تا هرچه زودتر از این شلوغی و ترافیک آدمها خودش را خلاص کند. زیر لب مدام خودش را ملامت میکرد که چرا توی این گرمای طاقت فرسا از خانه زده است بیرون.
اهل بازار آمدن نبود. از همان کودکیش. از همان روزهایی که خاطراتش هم هنوز برایش گنگ و مبهم هستند. از همان روزهایی که هنوز که هنوز است دوست ندارد بیاد بیاورد.
در امتزاج لبخندها و اخمها، اسکناسها بود که از کیفها درمیآمد و دستهای خالی تند و تند پر میشد.
یاد شبهای عید افتاد. یاد شور و شلوغی خیابانها در آن شبهای سال نو. یاد خریدهای شب عید. فضا همان فضا بود. فقط از ماهی قرمز خبری نبود و از کودکانی که به زور لبه چادر مادر را میکشیدند به سمت مغازه ای خاص که یا توپ داشت یا عروسک.
اصلا دوست نداشت به آن روزها فکر کند.
نه به توپ ، نه به عروسک.
از هر دو متنفربود.
شاید برای همین بود که هرگاه دختربچهای را میدید که بهانه عروسک میگیرد، انگار کل وجودش را آتش می زدند.
هر گاه در دست کودکی توپ میدید ، انگار کل دنیا دور سرش می گشت.
دوباره تصویر همان واقعه جلودیدگانش نقش می بست.
آن واقعه شوم.
آن صدای مهیب. آن انفجار که هستیاش را از او گرفت.
سرش گیج رفت. سعی میکرد خودش را کنترل کند بین آن همه آدم زمین نخورد.
اما . . .
زنگ در به صدا درآمد. بدو رفت در را باز کرد. بابا بود. تازه از جبهه آمده بود. با یک توپ سه رنگ زیبا که برای محمد خریده بود. صدای مادر بود که : « فاطمه ! کیه مامان ؟ مامان بیا عروسکت . . . » هنوز مادر واژه عروسک را کامل تلفظ نکرده بود که همه چیز سیاه شد.
چشم که باز کرد فقط تصویر خانهشان را دید که بیشتر شبیه یک تپه از خاک و آجر بود.
عروسکش را دید در دستهای مادر .
اما گیسوهای عروسک دیگر طلایی و شانه خورده نبود . پریشان بود و قرمز.
توپ کنار حوض افتاده بود . بابا هم . محمد هم . . .
زن همسایه بود که او را بغل کرده بود و از واقعه دور می گرد.
توپ . . . عروسک . . . توپ . . . عروسک. . .
در آن شلوغی و ازدحام آدمها ،زمین خورد .
همه مردم دور و برش جمع شدند.
زنها سعی کردند او را به کنج مغازه ای ببرند .
یکی می گفت آب قند . . .
دیگری میگفت شاید برایش ضرر داشته باشد . . .
صداها برایش مبهم بود . . .
و زیر لب مدام می گفت : توپ . . عروسک . . .
یک دفعه به خودش آمد .
زنی مدام به صورتش آب خنک می پاشید.
چشم باز کرد .
ممنونم. . .خوبم . . . بهترم .
سرپا شد.
مردم کمی دور و برش را خلوت کردند.
از مغازه بیرون آمد.
رفت آنطرف خیابان .
تاکسی . . . دربست .
راننده از شنیدن واژه دربست سریع ترمز کرد. ماشین پشت سری سپر به سپرش ایستاد.
سرش را از پنجره درآورد و . . . بگذریم.
به راننده گفت : شهید آباد.
راننده ابروهایش را به تعجب بالا انداخت.
نمی دانست چند دقیقه گذشت که خودش را بالای مزار بابا دید. مادر کمی آنطرفتر بود و محمد هم.
کیفش را باز گرد.
قرآن را درآورد و شروع کرد به زمزمه کردن . . .
بای ذنب قتلت . . .
اشکهایش با خاک های سنگ مزار بابا مخلوط می شد.
نگاهی به مادر . . . نگاهی به بابا و نگاهی به محمد . . .
کمی آب آورد و ریخت در گلدانی که چند هفته پیش، روز مادر ، برای مادرش آورده بود.
خم شد.
زانو زد.
سنگ مزار بابا را بوسید.
بابا جان کل بازار را گشتم و چیزی برایت پیدا نکردم.
شاید این بوسه تمامی عشقم باشد به تو .
به تویی که از من خواستی سرم را بالا بگیرم بدون اینکه بالای سرم باشی.
بابای عزیزم روزت مبارک.
( یاد و خاطره تمامی پدرهای آسمانی و تمامی رادمردانی که روزی جان را نثار سربلندی سرزمینشان کردند و اگر امروز بودند ، بهترین پدرهای دنیا بودند، گرامی باد )
جزئیات ماه گرفتگی در ایران؛ رنگ ماه مسی میشود
حجت الاسلام سیدرضا قلمکاریان اصفهانی، مدیر مؤسسه نجوم (کبریا)، به پرسشهای مرکز خبر حوزه، در خصوص ماه گرفتگی شب پنجشنبه پاسخ داد.
وی در خصوص جزئیات خسوف گفت: ماهگرفتگی، شامگاه چهارشنبه، بیست و پنجم خردادماه، همزمان با شب سیزدهم رجبالمرجب، در ایران و بیشتر مناطق جهان از جمله بخش زیادی از قاره آسیا، آفریقا، استرالیا و آمریکای لاتین قابل رؤیت است. این ماهگرفتگی که به صورت کلی رخ میدهد، از حدود ساعت 22 و 45 دقیقه آغاز و در ساعت 2 و 31 دقیقه به پایان میرسد.
حجت الاسلام اصفهانی افزود: ماهگرفتگی در ساعت 23 و 54 دقیقه به صورت کامل میباشد و در ساعت 1 و 31 دقیقه شروع به بازشدن میکند و زمان ماهگرفتگی کامل حدود صد دقیقه میباشد.
رنگ ماه، در زمان گرفتگی کامل ساعت 23 و 54 دقیقه به رنگ مسی خواهد بود و ماه کاملاً تاریک نخواهد شد، چون نور خورشید از جو زمین عبور میکند و به ماه میرسد و شکست نور رخ خواهد داد و در نتیجه سطح ماه به صورت رنگ مسی دیده می شود.
این نکته نیز ضروری است که قبلاً از ساعت 23 و 31 دقیقه و بعد از ساعت 2 و 31 دقیقه، ماه نیمسایه زمین قرار میگیرد، ولی به دلیل کمنور بودن نیم سایه، با چشم عادی و غیرمسلح قابل تشخیص نیست.
ماهگرفتگی زمانی رخ میدهد که ماه در زمان بدر باشد.
ماه گرفتگی از پدیدههایی است که به راحتی قابل مشاهده میباشد و برنامههای رصدی مختلفی در ایران از جمله در قم، مرکز نجوم آیت الله العظمی سیستانی، کانون حضرت مریم، اصفهان، تهران و دیگر شهرها برای آن تدارک دیده شده است.
* ماه بعدی 19 آذر
خاطرنشان میشود، بنابر دستور شرع مبین اسلام در زمان ماهگرفتگی نماز آیات بر مکلفین واجب میشود و وقت آن هم زمانی است که ماه شروع به گرفتن می کند. چون ماهگرفتگی خردادماه، در شب 13 رجب ( ولادت حضرت امیرالمؤمنین (ع)) رخ خواهد داد، خوب هست مردم ایران که غالباً در این شب، مراسم جشن و شادمانی برای آن حضرت برپا میکنند، نماز آیات را به جماعت اقامه کنند.
* کیفیت نماز آیات
نماز آیات به واسطه چهارچیز بر مسلمان واجب می شود:
1- کسوف، خورشید گرفتگی (اگرچه به مقدار کمی باشد)
2- خسوف، ماه گرفتگی(اگرچه به مقدار کمی باشد)
3- زلزله
4- رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند اینها در صورتی که بیشتر مردم بترسند
* چگونگی نماز آیات
نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد و قبل از هر رکوع، حمد و سوره خوانده می شود و یا سوره ای را پنج قسمت کرده و قسمت اول را قبل از رکوع اول، بعد از حمد می خوانیم وبه رکوع می رویم، سپس از رکوع برخاسته و بدون خواندن، حمد قسمت دوم آن سوره را می خوانیم و به رکوع می رویم، پس از رکوع قسمت سوم آن را می خوانیم و باز به رکوع می رویم، سپس میایستیم و همچنین تا رکوع پنجم و سپس به سجده می رویم و رکعت دوم را هم به همین ترتیب بجا می آوریم.
به عنوان نمونه، نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره "اخلاص" بیان می کنیم:
- با گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کنیم.
- بعد از تکبیر، سوره حمد را می خوانیم و پس از حمد "بسم الله الرحمن الرحیم" را می گوییم.
- سپس به رکوع می رویم (در تمام رکوع ها باید ذکر رکوع گفته شود).
- از رکوع سر بر می داریم و بدون آنکه سوره حمد را بخوانیم، می گوییم: "قل هو الله احد".
- بعد به رکوع دوم می رویم.
- پس از رکوع دوم می خوانیم: "الله الصمد".
- باز به رکوع می رویم.
- پس از رکوع سوم می خوانیم: "لم یلد ولم یولد".
- باز به رکوع رفته، پس از رکوع چهارم می خوانیم:
"ولم یکن له کفواً احد".
- سپس رکوع پنجم را بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می رویم.
- پس از سجده دوم، یک رکعت دیگر، مانند رکعت اول بجا می آوریم و با تشهد و سلام، نماز را تمام می کنیم.
نجات از شقاوت
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همهى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههایشان را در جهت وصول به آن پىریزى مىکنند، مسئلهى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدایت مىپیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مىگیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نیز به غفلت به سر مىبرند.
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مىنمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.
از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛
اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مىشود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
دورى شیطان و خشنودى خدا
شیطان همواره دشمن دیرینهى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیلهها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خوردهى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند.
از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفسزنان تسلیم شوند، و عدهاى اندک در تلاشاند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.
وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.
یکى از راههایى که مىتواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) است.
امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید.
امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید:
هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید.
از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مىخوابد، فرشتهی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مىآیند، پس فرشته به او مىگوید:
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مىگوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مىراند و از او دور مىکند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مىکند، پس باز شیطان مىآید و او را امر به گناه مىکند و ملک او را به خیر امر مىکند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مىکند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامهى عملش مىنویسد.(3)
برائت از دوزخ و نفاق
بنا بر روایت امام صادق(علیهالسلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جملهى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است:
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقهى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مىگردد.
پینوشتها:
1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13.
2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3.
3ـ شیطان دشمن دیرینهى انسان، محمد نصیرى، ص 136.
4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3.
یک سیر داستانی از میان نامه های امام را آورده که در این نامه ها سفر خانم خدیجه ثقفی، همسر امام در سال 51، در میان نامه های امام دنبال شده است.
خانم لطفا سربسته ننویسید
سال 52 حمید روحانی به امام نامه نوشته بود که یک نویسنده مصری می خواهد درباره شما مطلب بنویسد و خودتان اندکی از زندگیتان بنویسید. جواب داده بود که هر چه می خواهم درباره خودم چیزی بنویسم یا مبالغه آمیز می شود یا واقعی از کار در نمی آید و به دلم نمی چسبد: «آنچه قلم زدم یا خیلى مبالغهآمیز بود یا موافق واقع نبود. به نظر این جانب اگر مى خواهید شرح حال را براى کاتب مصرى بنویسید، ساده باشد و از شعر و نثر حماسهآمیز خالى باشد. ، بى مبالغه، به همان نحو که واقع شده است» آنچه درباره شخصیت او مسلم است این است که از مبالغه و بزرگ کردن های بی حد و حصر لذت نمی برد. دوست داشت نزدیک و ساده باشد. شخصیت ملموس تر او، همان که به کار داستان نویسان بیشتر می آید ، در نامه های خصوصی اش معلوم است و این نامه ها را نباید از دست داد.
سال 51 وقتی امام در تبعید است و با همسرش در نجف زندگی می کند، خانم خدیجه ثقفی، همسرش برای سر زدن به بچه ها و خویشاوندان سه ماه به ایران می اید. نامه های امام در طول این سفر به خود خانم ثقفی و فرزندان درباره دلتنگی اش برای خانم و اینکه زودتر بیاید خیلی خواندنی است. گاهی مستقیم اشاره می کند« نبودن شما خیلی به ما اثر می کند» گاهی به بهانه شوخی دلتنگی اش را طرح می کند « امید است همیشه خوش و خرم و مشغول دیدار خویشاوندان باشید، اگر چه ما را فراموش نمایید » گاهی در غرغرهای دوست داشتنی پدرانه« دیدار شما کافى است، ما هم حقى داریم » گاهی حرف را از دهان کسی دیگر می نویسد با طنزی دوست داشتنی:« اقلیما پس از سلام مى گوید شما زودتر بیایید و مىگوید شما مبلغ یکصد تومان از احمد بگیرید و بدهید دخترم. شما مطلب اقلیما را عمل کنید- یعنى هر دو مطلب را!» گاهی عصبانی« غیر از شما و دخترم، دیگران ما را فراموش کردهاند؛ خصوصاً خانم که سرگرم به دید و بازدید و تفریح است».و دست آخر امری و دستوری« خانم را زودتر روانه کنید» و بعد تهدید« شما بدانید که اگر از وقت رجوع بگذرد معلوم نیست ما بتوانیم تقاضا کنیم و آنها بدهند. حتماً تعجیل کنید که وقت نگذرد. به حرف هیچ کس گوش ندهید و الّا در ایران ماندنى خواهید شد.»
به: خدیجه ثقفى/ 5 شهریور1351
ابو حمزه ثمالى از یکى از امامین همامین، امام محمّد باقر یا امام جعفر صادق عیهما السّلام، روایت کرده است که: امیرالمؤ منین علیه السّلام روزى خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامیک از آیات کلام اللّه مجید نزد شما امیدوار کننده ترین آیات است ؟ بعضى گفتند آیه: «ان اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء..».(نساء/48) همانا خداوند مشرک را نمى آمرزد و مى آمرزد پایین تر از شرک را براى کسى که بخواهد... حضرت فرمود: نیکو آیه اى است، اما امیدوار کننده ترین آیات براى غفران و آمرزش معاصى نیست. عده اى دیگر گفتند آیه: «و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفر اللّه یجداللّه غفورا رحیما».(نساء/110) و کسى که به کارى زشت بپردازد یا ستم بر خویشتن کند و سپس از خدا آمرزش خواهد، بیابد خداوند را آمرزنده مهربان. حضرت فرمود: نیکو آیه اى است، امّا آیه مورد نظر نیست. بعضى دیگر گفتند آیه «قل یا عبادى الّذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللّه انّ اللّه یغفر الذنوب جمیعا...»(زمر/53) بگو اى بندگانم که با گناه به نفس خود اسراف مى ورزید. از رحمت خدا ماءیوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را مى آمرزد.... حضرت فرمود: نیکو آیه اى است، امّا آیه مورد نظر نیست. بعضى دیگر گفتند آیه: والّذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکرو اللّه فاستغفروالذنوبهم...(آل عمران/135) تقواپیشگان آنهایند که هر گاه کار ناشایستى از ایشان سر زند یا ظلمى به خویش کنند، خدا را به یاد آورند و از گناه خود استغفار نمایند... حضرت فرمود: نیکو آیه اى است، اما آیه مورد نظر نیست. آیا آیه دیگرى نمى دانید که به نظر شما امیدوار کننده ترین آیات قرآن باشد؟ اصحاب عرض کردند: نه امیرالمؤ منین، به خدا سوگند چیزى در نزد ما نیست که بخوانیم. امام فرمود: از حبیبم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: امیدوار کننده ترین آیه در قرآن این آیه شریفه است: و اقم الصّلواة طرفى النّهار و زلفا من اللّیل...(هود/114) و بپاى دار نماز را هر دو سر روز و پاره هایى از شب... سپس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «یا على، به خدایى که مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یکى از شما به وضو قیام کند، گناهان و معاصى او از اعضاى بدنش فرو مى ریزد تا وقتى که با صورت و قلب خود متوجّه قبله شود.» آنگاه پیامبر نمازهاى پنجگانه را که موجب آمرزش هستند، شماره کرد و فرمود: «یا على، بدان که منزلت نمازهاى پنجگانه براى امّت من مانند نهرى است که بر در خانه یکى از شما باشد. اگر شخصى بدنش چرکین باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو کند آیا چیزى از آن چرکها باقى خواهد ماند؟ سوگند به خدا، نمازهاى پنجگانه براى امّتم چنین است که تمام گناهانشان را پاک مى کند و تیرگى قلبشان را مى برد.» چهل داستان در باره نماز و نماز گزاران. تنظیم و گرد آورى: یدالله بهتاش به نقل از: بحارالانوار، ج 82، ص /220