سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل ظرف فهم است . [امام زین العابدین علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[283]
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه همواره به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
در سوگ آفتاب(امام سجادع)[1] ارشیو آبان ماه 85[1] آرشیو آذر ماه 85[9] آرشیو دی ماه 85[9] آرشیو بهمن ماه 85[16] آرشیو اسفند ماه85[10] آرشیو فروردین ماه86[7] ارشیو اردیبهشت ماه86[6] آرشیو خردادماه86[11] آرشیو تیر ماه86[5] آرشیو مرداد ماه86[7] آرشیو شهریور ماه86[8] آرشیو مهر ماه86[2] آرشیو آبان ماه 86[4] ارشیوآذر ماه86[4] آرشیودی ماه 86[5] آرشیو بهمن ماه 86[3] آرشیو اسفند ماه 86[5] آرشیو فروردین ماه 87[6] آرشیو اردیبهشت ماه 87[8] آرشیو خردادماه 87[1] آرشیو تیر ماه87[5] آرشیو مرداد ماه 87[5] آرشیو شهریور ماه 87[2] آرشیو مهر ماه 87[2] آرشیو آبان ماه87[4] آرشیو آذر ماه 87[3] آرشیو دی ماه سال 87[11] آرشیو بهمن ماه 87[2] آرشیو اسفند ماه 1387[2] آرشیو فروردین ماه 88[2] آرشیو اردیبهشت ماه 88[3] آرشیو خرداد ماه 88[1] آرشیو تیر ماه 88[2] آرشیو مرداد ماه 88[2] آرشیو شهریور ماه 88[1] آرشیو مهرد ماه 88[1] آرشیو آبان ماه 88[2] آرشیو آذر ماه 88[11] آرشیو دی ماه 88[1] آرشیو بهمن ماه 88[4] آرشیو اسفند ماه 88[2] آرشیو فروردین ماه 86[1] آرشیو اردیبهشت 89[1] آرشیوخرداد ماه 89[2] آرشیو شهریور ماه 89[2] آرشیو مهر ماه 89[3] آرشیو آبان ماه89[2] آرشیوآذر ماه 89[5] آرشیو دی ماه 89[4] آرشیو بهمن ماه89[3] آرشیو اسفندماه89[6] آرشیو فروردین ماه 90[3] آرشیو اردیبهشت ماه 90[1] آرشیو خرداد ماه 90[5] آرشیو تیر ماه90[1] آرشیو مرداد ماه 90[1] آرشیو شهریور ماه90[2] آرشیو مهر ماه 90[2] آرشیو آبان ماه 90[3] آرشیو آذر ماه90[3] آرشیو دی ماه 90[5] آرشیو بهمن ماه 90[4] آرشیو اسفند ماه 90[2] آرشیو فروردین ماه 91[3] آرشیو اردیبهشت ماه 91[6] آرشیو خرداد ماه 91[2] آرشیو تیر ماه 91[3] آرشیو شهریورماه 91[1] آرشیو مهر ماه 91[1] آرشیو آبان ماه 91[3] آرشیو آذرماه 91[1] آرشیو دی ماه 91[1] آرشیو بهمن ماه 91[1] آرشیو اسفندماه 91[1] آرشیو اردیبهشت ماه 92[1] آرشیو خرداد ماه 92[1] آرشیو مردادماه 92[3] آرشیو شهریور ماه 92[3] آرشیو مهر ماه 92[4] آرشیو آبان ماه 92[5] آرشیو آذر ماه 92[4] آرشیو اسفند ماه 92[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار فصل ا نتظار وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی شکوفه نرگس بندیر سجا ده ای پر از یاس پاییزی سرای اندیشه بوستان نماز پر پرواز ----=>گوناگون<=---- ستاره دریایی ستاره کو شو لو تفحص شهدای(شرهانی) یگان محمدگل .:: رایحه ::. یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر شلمچه امام مهدی (عج) اسوه ها گفتگوی دوستانه کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! یادداشتها و برداشتها جـــیرفـــت زیـبا سردار عاشق .: شهر عشق :. رویای شبانه بوی سیب BOUYE SIB قصه بچه بسیجی ایران اسلامی رمز موفقیت تیشه های اشک منطقه آزاد از تبار آسمان رند سیاست وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده welcome to my profile به‌دونه S&N 0511 توشه آخرت به نام وجود باوجودی حسام سرا عشق الهی پیمان دانلود غدیریه تکبیر فصل آگاهی جهاد همچنان باقی است محمد کوچولو فاطیما چفیه وجنات تجری من تحتها الانهار هرچه می خواهد دل تنگت بگو به دادم برس منتظران مهدی(عج) یار کارگر علمدار دین خط بارون یاور 313 لــــیلی وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی قافله شهداء سفرهای عاشقانه آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام هیئت حضرت علی اکبر(ع) حب الحسین اجننی احساس ابری ثانیه ها... پیامبر اعظم پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) عدل الهی Divine Justice فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری عطاری عطار جمهوریت گروه منتظران مهدی .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید صمیمی با خواهرم بسوی ظهور در قلمرو سکوت امید تعقل و تفکر رسم دوستی شیعه مذهب برتر همسفر عشق دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی آبدارچی پشت خطی.. تنها بازمانده تنها بازمانده نسیم وحی خط سرخ شهادت تنهاترین سردار عشق طلاست سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه! خانه اطلاعات آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟ قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان نامه ی زرتشت اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار مسعود رضا نژاد درد دل با خدا صحرا پله...پله...تا خدا! مسیح 313 بانک کتب و مقالات مدیریت پروژه بی سرزمین تر از باد راز و نیاز با خدا خلوت تنهایی داغ عشق احسن ساقی دلتنگی.تنهایی.مهربونی شهادت عموم زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست گاه به گاه وبلاگ ایران اسلام تابه کجا اینچنین عرفان خوش نظر داستان و راه های توحید جویان بزرگ منتظر حواب ..:: نـو ر و ز::.. جاده خدا تک ستاره هیئت مجازی علی جان حرفای خودمونی من بهارستان بهجان / behjan شیرازی ها ((مجمع شیرازی های مقیم اینترنت )) کریمه اهل بیت باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه بازی بزرگان بازی بزرگان ثقلین رادیوی نسل برتر کسی که مثل هیچکس نیست ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصال شمیم وصال معبر عصر انتظار تقاطع چهاردیواری پنجره شبکه علمی حکمت (شهرک مسعودیه) سلما عرفان نسل سومی ا نجمن ستاره های ایرونی ستاره کوشو لو بابای دوست داشتنی آهستان کربلای 6 باز مانده تنها بازمانده تنها شیعیان اهل سنت واقعی اسرار موفقیت یه فلش کار بسیجی بی یار حسن مجتبی نقد مفید مروارید سرخ یادداشت های دیده بان نجف زاده(یاداشت های یک حبرنگار) دلنوشته های دختر شهید فصل آگاهی خاکریز حسن مجتبی بهترین ها طهور اکبر طریق عشق شهید ولایت راهیان نور درد دل با امام زمان شهید سید محمد شریفی جامی از فرهنگ هزار و یک شب وحیدپ اسراییل باید از بین برود در دل نهفته ها عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... کانون مهدویت دانشجویان ایران نکته هایی از کتاب مقدس عطش عاشقان علی سبلان سنگ شکن ساقی بده بشارت.... غربت شلمچه فرا خوان مظلومیت غزه فصل انتظار میوه‌ی ممنوعه نشانه تالار اهل البیت یا رب الحسین کلام وحی پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان طراوت باران

ساده و بی آلایش از کنارم می روی

با کوله پشتی ازعشق بر دوش و فانوسغه ای از نور بر کمر

دستانی پر از سخاوت و چشمهایی از حیا بر تافته از خلق

لبانی به ذکر مشغول و قلبی مالآ مال ازاحساس و خضوع

گامهایت چنان استوار زمین را طی می کند که گویای عزم آهنین توست

نمی توانم بگویم که از عرش هستی یا فرش

که این ها از نهاد پاک توست توی که درونی پر ازعشق و شور بندگی داری

صدق تو از پیشانی بند تو هویدا بود که سرباز مِهر مهدی هستی

و اینک من؛ تورا می ستایم

تویی که لحظاتت پر ازصبربر درد وغرق دریای ایثار می گذرد

و اینک تورا می ستایم

از هر چه که گذشتم باز به تو رسیدم

از هر جا که دور می شدم باز به تو بیشتر وابسته می شدم

حتی شبهایی که از درد پیچ تاب می خوری

و با هر پرسش من خود را به بی راه میزدی

و ان خندهایی که با تعریف خاطرات شرینت بر لب داری

و گاهی که از سر ناسازگاری درد از حال خود خارج می شوی

و به سختی خود را نگه می داری

وهنگامی که بر یاران سفر کرده ات به ارامی می گِریی

و این را زمزمه می کنی(کجایید....)

وزمانی که در تنهایی نجوا می کنی که تا کی انتظار ....

همه وهمه این اوقات من تورا می ستایم

ای کاش این زخم سال های انتظارو سکوت پر از فریادت را من نیز بفهمم

و برایت تن پوشی بسازم از حریرآرامش که در ان بیاسایی

دستانم خالی است اگر من ناتوانم

نمی دانم این خاطرات پیچ در پیچ و پر شور و هیجان تو چگونه

سالها در خورجین خاطرات تو باز رنگ و بوی تازگی خود را دارد

و ای گاش آن کوله پشتی تو بر پشت من بود و ای کاش من هم چون تو بودم

دریغ که نشد و نیستم چرا که فضا برایم بوی دیگری گرفته

و ان عطر حضور را استشمام نمی توانم کنم

مرا ببخش و برایم همیشه بمان تا خاطرات من هم به بوی تو معطر گردد

ای تن خسته و ای غرور سر زمین من.....

دست نوشته های همسر یک ایثار گرصبور؛شکیبا (ف_م)

 


91/2/23::: 6:23 ع
نظر()
  
  

 

اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا

مادر ، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست

قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد

مادر ، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا

آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است

زیباترین خطاب “مادر جان” است

“مادر” واژه ایست سرشار از امید و
عشق

واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید

روزت مبارک مادر . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل

صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر

را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir


زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است

بهر صفا و لطف خدا
عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است . . .
 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir به یاد می آورم لحظه های فراز را که :

صدای او اعتبارم می بخشید

و لحظه های نشیب را که اعتمادم

به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

هر زنی دو مرد را دوست دارد !

یکی ساخته تخیلات اوست ، و دیگری هنوز به دنیا نیامده !

 
مجموعه کامل اس ام اس های روز مادر، روز زن (sms)


بیشتر مردان موفقیتشان را مدیون زن اولشان هستند

و زن دومشان را مدیون موفقیتشان !!!

    اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

آسودگی از محن ندارد مادر ، آسایش جان و تن ندارد مادر ،

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ، ورنه غم خویشتن ندارد مادر . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست  . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

روز زن بهانه ای است برای تشکر از شما و من خیلی دوستتون دارم

و حاضرم همه دنیامو دو دستی تقدیمتون کنم . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی و

دل قشنگت را مالامال از
عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت

عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم. روز ولادت

حضرت زهرا را به شما همسر عزیز و مهربانم پیشاپیش تبریک میگویم  . . .

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir


ای مادر عزیز که جانم فدای تو

قربان مهربانی و لطف و صفای تو

تولد مظهر خلقت مبارک باد . . .
 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
و خداوند زن را نمک زندگی آفرید تا مرد را از گندیدگی نجات دهد !

روز زن مبارک !


  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

چه گویم در مقام تو , تو ای روح اهورایی , تو نور چشم خورشیدی

تو زهرایی , تو زهرایی . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

همسرم عزیزم ، روز زن فرصتی برای ابراز عشق من به توست

و من با همه توانم صمیمانه تو را میبوسم و دوستت میدارم . . .


  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

بنام آنکه شادی وخوشبختی را آفرید به آسمان گفتم قشنگترین جمله را بگو تا برای

عزیزترین کسم بنویسم : گفت بنویس دوست دارم بی نهایت باصداقت تا قیامت تقدیم به

همسرعزیزم به مناسبت سالروز میلاد حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (ع) و روز زن . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر

قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

در نگاه پر فروغت در آماقه سوکوتت تنها محبت را میبینم مهر تو در زره زره ی وجودم رخنه

کرده و حال به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم

مادر عزیزم روزت مبارک . . .


  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران

مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.

روزت مبارک مادر خوبم . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی ، تو شگفتی خلقتی

تو لبریز عظمتی ، تو را دوست دارم و می ستایمت .

دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت , رحمت و عزت می طلبم . . .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir مژده به آقایان : پژو 405 بدون ایر بگ – بدون کمربندایمنی – آماده آتش سوزی بدون دلیل

دوگانه سوز و آماده انفجار- بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن !!!

  اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

دوست دارم همیشه همرنگ صداقت باشی .

روزت مبارک همسر عزیزم . تنها تکیه گاه منی دوستت دارم  . . .
 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
همسرم روزت را تبریک گفته و هزاران هزار شاخه ی روز صورتی را به همراه تمام عشق که

موجودیم است تقدیمت می کنم قربونت برم بدون که همیشه دوست داشتم دارم و

خواهم داشت  . . .

  
  

 

اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

نمیتوانم کلامی در مورد اش بنویسم و عاجزم

فقد از خداوند میخواهم که

خـدایا بالاتر از بهشت هم داری..؟

برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم

روز مادر مبارک

اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادر خوبم ، روزت مبارک

به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود

و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود

روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . . .


 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا

مادر ، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست

قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد

مادر ، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا

آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد


 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادر قسم بجان عزیز ات که هیج گاه

یاد شکوه مند تو از دل نمی رود

تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک

نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش

که مهریش تا ابد در دلم جای دارد

تو بهترین گل ، میان شهر گلهایی

تو رنک آفتابی ، شب که می رسد

مسل ستاره گوییا مهتابی ، مادر خوبم

روزت مبارک

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی

توی روزگار غربت با غم دل آشنایی

مینویسم از سر خط ای معنی بودن

منیویسم تا همیشه توی لایق ستودن

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
خدایا هرکه هستم هرچه هستم

به یک لحظه فدای مادرم کـــــــــن

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

خدا از خاک عشق تو رو سرشته

فـرســتـاده از آســمـون فـرشته

تـا در آغــوش امـن خـود بـگـیـرم

کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
مادر زشیره ی دادی تــــــو شیـــر مــــــــادر

در پـــای نــو جوانت گشتی تـــو پیـر مــــادر

کانون زندگـــانی گـــــرم از محبت تـــــوست

آغوش گــــرم خـــود، از مـــا مگیـر مـــــادر
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
کیست مادر؟ نقشه ایجاد ما

کیست مادر؟ بانی بنیاد ما

قلب او سرچشمه امید هاست

سینه او مشرق خورشیدهاست

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir مادر ای والاترین رویا ی عشق

مادر ای دلوا پس فردای عشق

مادر ای غمخوار بی همتا ی من

اولین و آخرین معنای عشق
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir

زیباترین کلمه برلب های بشریت کلمه«مادر» وزیبا ترین آوا،

آوای«مادرم» است.این کلمه آکنده از عشق و امید است،

کلمه شیرین و مهر انگیز که از اعماق قلب بر می خیزد

وزیبائی است.مادر همه چیز ماست

مادر آن روح جاودانی است که

لبریز از عشق و

زیبائی است

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir زنم از دیده بر دل روی مادر

منم مست کمان ابــروی مادر

گل از خجلت نقابی بر رخش زد

چو آمد عطر مشکین بــوی مادر

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir
مادر تابلوی آفریدگار است . تار و پود روح مادر را از مهربانی بافته اند.

عشق مادر هدیه بزرگ خدا به انسان. پس قدر این هدیه بزرگو ار را بدانیم .

 
اس ام اس روز مادر www.taknaz.ir


  
  
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون
می خواهند نور خدارا با دهان های خویش خاموش کنند و خدا کامل کننده نور خویش است اگرچه کافران را ناخوش آید
سوره مبارکه صف ، آیه شریفه8

انا لله و انا الیه راجعون

دشمنى و لجالجت هاى  بیهود ه دشمنان اسلام و مغرضانی  که خود را در لفافه دیگر ادیان پنهان کردند در طول تاریخ بر علیه اسلام و مسلمانان بر هیچ کس مخفى و پوشیده نیست ، اینها به دلیل عناد و دشمنى‌ سرسختانه‌ی که در حق قران و مسلمانان روا داشتند مورد لعن الهى قرار گرفتند به گونه‌ى که ما مسلمانان در هر شبانه روز و در حین نماز،  از خدا مى‌خواهیم

«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ»[1] ما را به راه راست هدایت فرما راه آنها که بر آنان نعمت دادى نه آنها که بر ایشان غضب کردى و نه گمراهان‏«به اعتقاد جمعى از مفسران مراد از «ضالین» منحرفین نصارى و منظور از «مغضوب علیهم» منحرفان یهود مى باشند»[2]خداوند متعال در قران کریم تلاش‌هاى مذبوحانه، ذلیلانه و ناموفق اینها را با یک تشبیه منحصر به فرد چنین بیان مى فرماید:
«یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ »[3]«اینها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خداوند اراده کرده است که این نور الهى را هم چنان گسترده‏تر و کامل‌تر سازد، تا همه جهان را فرا گیرد، و تمام جهانیان از پرتو آن بهره گیرند هر چند کافران را خوشایند نباشد. و بعد در ادامه پیروزى و فراگیر شدن اسلام برکل گیتى را نوید مى بخشد و مى فرماید:
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»[4]  او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان پیروز و غالب گرداند، هر چند مشرکان را خوشایند نباشد.

همه  خوب می دانیم که:سالها پیش مرقد امام حسین (ع) را تخریب کردندو زمین آن شخم زده و به آب بستند ! و و باز در چند سال پیش خود نیز دیدیم که بمب در حرم امام رضا (ع) منفجر کردند و همچنین گنبد و بارگاه  امام عسگری را چگونه ویرانه کردند. و ما توقع نداشته و نداریم که دست غیب الهی برآمده و مانع این اتفاقات شود.

ما پذیرفته ایم بنا نیست با تفاوت های ظاهری در دنیا مردم مجبور به ایمان شودند. راه کفر باز گذاشته شده تا اختیار معنا یابد و به انسان اجازه داده شده که شنیع ترین اعمال را انجام دهد. و اما ما نباید اجازه دهیم نقدس شکنی شود .

 بارها دلهای همه مسلمانان و مومنین بلکه دل هر انسان آزاده ای از عمل شنیعی که در هتک حرمت قران  و ائمه صورت گرفته است به درد آمده. ما مسلمانان هرگر نخواهیم گذاشت اینچنین بی حرمتی ها عادی شود و دشمنان دین مبین اسلام هر روز با گستاخی بیشتر عملی زشت تر را در حق قران و مسلمانان انجام دهند.حال شاهد و ناظر تولید اهنگ ها و ترانه های توهم امیز و شنیع نسبت به ساحت مقدس ائمه  هستیم که دل همه مسلمانان از شیعه و سنی را به درد اورده.تمســـخر بیشرمانه " شاهین نجفی " در آهنگ جدیدش بنام

"نــقی" به حرمت امام رضا (ع) و تصویر کاور وقیـــح این آهنگ که از

س*ی*ن*ه به عنوان گنبد حرم استفاده شده ،...!!!

 کسانى که کافر شدند گمان نکنند مهلتى که بآنها مى‏دهیم بصلاحشان است، فقط مهلت مى‏دهیم که گناه بیافزایند و آنها راست عذابى خوار کننده (آل عمران 178)آنان مکر کردند، و خدا هم مکر کرد، و خدا بهترین مکرکنندگان است (آل عمران 54)
 آنها که کافر شده‏اند گمان نکنید که ناتوان کننده خدا هستند، جایگاهشان آتش است و آن بد جایگاهى است (نور 57)

شرم و ننگ بر این انسانما ها.. هر ساله شاهد مسلمان شدن پیروان ادیان دیگر هستیم که به واسطه معجزات و راهبری ائمه در زندگیشان اسلام را پذیرفته اند. حال انکه نا اهلانی انچنین به مقدسات توهین کرده و خود را در لجنزار کفرو نفاق با ادعای روشنفکری و تجدد به دریوزه گی افتاده و اینچنین اقداماتی میکنند

از این جهت جبهه وبلاگی غدیر نیز همانند دیگر دوستان و کاربران این عمل مذبوهانه دشمن را در هتک حرمت ارزشها و مبانی دین اسلام رامحکوم کرده و در این بیانیه انزجار خود را از این نوع اعمال اعلام می دارد همچنین بر خود و دیگر دوستان فعال در این عرصه تکلیف میداند تا ضمن محکوم کردن این گونه اعمال در راه تبیین و تعریف و رو شنگری دینی در این فضا گامهای بلندی را برداشته تا ان شا الله دشمنان دیگر نتوانند دست به چنین اعمالی بزنند واز ایستاده گی پیروان بحق  اسلام درس عبرت گرفته و از آنچه در انتظارشان این بی حرمتی ها  است خود را دور سازند وگرنه در روی این کره خاکی به سزای اعمالشان خواهند رسید .

دوستانی که از این جنبش حمایت خواهند کرد یا این متن و بنر  جنبش  و یا بیانیه ای از خود با نام جنبش را در وبلاگهای خود  نصب و ایجاد نمایند.

وَ کانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین
جبهه وبلاگی غدیر

جنبش وبلاگی دفاع از مقدسات

 


91/2/19::: 3:46 ع
نظر()
  
  
من آن موقعی که نیّت کردم دیگر در هر لحظه لقمه را مراقبه کنم، وجود نازنین آقا را دیدم.

به نقل از شبستان، آیت الله قرهی در صدو نود و پنجمین جلسه درس اخلاق خود به تشریح عوامل مؤثّر در طهارت قلب پرداخت و گفت: مرحوم چلویی به آیت‌الله‌العظمی ادیب گفته بودند: من آن موقعی که نیّت کردم دیگر در هر لحظه لقمه را مراقبه کنم، وجود نازنین آقا را دیدم.

متن کامل این جلسه درس اخلاق به شرح زیر است:
 
کنار رفتن حجب
وقتی خدای متعال سرّی مثل اخلاص را به بندگان برگزیده‌اش مرحمت می‌کند- طبق روایت شریفی که جلسه گذشته خواندیم - این بندگان آن‌چنان به واسطه این سرّ الهی جلو می‌روند که حتّی ملائکه‌الله هم از پرونده آن‌ها باخبر نمی‌شوند؛ یعنی حتّی ملائکه‌ای که مأمور به کتابت اعمال هستند، از نگاه به پرونده مخصلین عالم محروم هستند. لذا صورت ظاهر این پرونده سفید است.
عرض کردیم حضرت صادق‌القول ‌و الفعل، امام جعفر صادق (صلوات اللّه و سلامه علیه) بیان فرمودند: «وَ إِذَا وُقِفُوا بَیْنَ یَدَیْهِ تَعَالَى مَلَأَهَا مِنْ سِرِّ مَا أَسَرُّوا إِلَیْهِ» پروردگار عالم، موقعی که بندگان مخلص در محضر او قرار می‌گیرند، آن پرونده را پر می‌کند. یک دلیل این است که پروردگار عالم می‌خواهد بین خودش و آن‌ها مطالب رمزیّه و سرّیه باقی بماند. دلیل دیگر این است که ذوالجلال ‌و الاکرام می‌فرماید: آن‌قدر اعمال این افراد نزد من گران‌بهاست که فقط من می‌دانم و آن بندگان خالص خودم.
لذا آن‌قدر این بندگان خالص پیش می‌روند که صورت ظاهر حجاب‌های بین آن‌ها و پروردگار عالم - که حجاب‌هایی بین خدا و محبوبین است - کنار می‌رود.
آیت‌الله‌العظمی سلطان‌آبادی بزرگ (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، سلطان‌العارفین می‌فرمایند: سرّ این‌ که حضرت حق حبیبش را به معراج برد تا آن‌جایی که فرمود: «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏»، جایی که دیگر هیچ ملکی جرئت نزدیکی به آن‌جا را ندارد،‌‌ همان اخلاص نبّی مکرّم است.
اخلاص یعنی انسان از هر چیزی خالص می‌شود ولو حجاب ظاهری؛ یعنی بین او و ذوالجلال ‌و ‌الاکرام هیچ حجابی نیست. وقتی پروردگار عالم را دید و به آن‌جا رسید که جز خدا هیچ ندید، پس عمل هم فقط متعلّق به او می‌شود.
پس لذّت اخلاص بسیار زیاد است، امّا طبعاً مجاهده می‌خواهد. اگر مجاهده نباشد، صددرصد انسان به اشتباه می‌-افتد.
لزوم تصفیه? عمل
وجود مقدّس مولی‌الموالی، امیرالمؤمنین، اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌أبی‌طالب (صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌-فرمایند: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ خَیْرٌ مِنَ الْعَمَلِ». این ‌که انسان عمل زیاد انجام دهد، زیاد کار خیر و عبادت کند، زیاد دست فقرا را بگیرد، زیاد نماز و روزه انجام دهد، خوب است امّا بهتر از این‌ها تصفیه عمل است. تصفیه عمل یعنی این‌که انسان بتواند عملش را خالص کند؛ یعنی کاری کند که به هیچ عنوان ولو به لحظه‌ای نفس امّاره و حتّی ملک نبیند.
لذا خود تصفیه عمل؛ یعنی خالص کردن عمل. خالص کردن خیلی سخت است، شیرینی دارد امّا صددرصد مجاهده، رنج و زحمت می‌خواهد. مثلاً باید به جایی برسی که وقتی از تو تجلیل می‌کنند، به گوشت امر کنی از این-جا به بعد نشنو! - خیلی عجیب است -
تسلّط بر اعضاء و جوارح
از آیت‌الله سلطان‌آبادی بزرگ (اعلی اللّه مقامه الشّریف) سؤال کردند: سرّ این‌ که انسان می‌تواند غیب را ببیند و آینده را بگوید، چیست؟ فرمودند: اگر انسان توانست خود را نبیند و خدا را ببیند، تمام است؛ چون همه چیز عندالله تبارک و تعالی است، صددرصد غیب و آینده را هم می‌بیند؛ چون آینده هم عندالله تبارک و تعالی است – کد بسیار زیبایی است، در آن تأمّل کنید -
بعد ایشان ‌فرمودند: منتها رمز دارد. عرضه داشتند: آقاجان! رمز چیست؟ فرمودند: رمز این است که انسان در ابتدا بتواند مسلّط به نفس و اعضاء و جوارح خودش شود.
وقتی انسان مسلّط بر نفس و اعضاء و جوارح خودش شد، دیگر به دستش می‌گوید: غیر از خدا چیزی را نبین و غیر از خدا کاری را برای کسی انجام نده! مثلاً معنای این‌ که می‌گویند: اگر دستی انفاق کرد، دستِ دیگر نفهمد، یعنی همین که حتّی به خود آن دست می‌گوید: فراموش کن که انفاق کردی! تسلّط بر نفس و اعضاء و جوارح این‌گونه است.
وقتی عمل برای خدا خالص شد، اگر از او تجلیل هم کنند، می‌گوید: نشنو و نمی‌شنود. به چشمش می‌گوید: غیر از خدا نبین و جز او نمی‌بیند.
وقتی انسان عمل را تصفیه کرد و گفت: خدا! فقط و فقط می‌خواهم برای تو باشد؛ آن‌گاه بر او خطاب می‌شود: تو عاشق مایی و ما هم عاشق تو هستیم! چون فقط عاشق است که می‌خواهد در عشق بازی خود با معشوقش هیچ احدی مطّلع نباشد.
آن مرد عظیم‌الشّأن و الهی، ملّا محسن فیض کاشانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) تمثیلی را بیان می‌کنند، ایشان می‌فرمایند: «الحَبیبُ غَیُورٌ بِمُحِبِّه» او غیور است بر آن چیزی که حبّ دارد. پروردگار عالم غیرتی است، نمی‌خواهد کسی بفهمد؛ برای همین است که پرونده خالی می‌ماند و همان‌جا آن را پر می‌کند. منتها این مطلب سختی دارد و سختی آن هم این ‌است که عمل خود را تصفیه کند.
نفوذ شیطان در عمل
برای همین است که وجود مقدّس مولی‌الموالی، امیرالمؤمنین، اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌أبی‌طالب (صلوات اللّه و سلامه علیه) مجدّداً بیان می‌فرمایند: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ عَنِ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِینَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ» تفصیه و خالص کردن عمل، سخت‌تر از خود عمل است.
نفس امّاره، وسوسه‌گران و شیطان ملعون می‌آیند؛ وقتی مأیوس شدند، دیدند که نمی‌شود او را منحرف کرد، او اهل عبادت شده است و عمل او عمل خوبی است، هر چه تلاش و کوشش می‌کنند، او گناه نمی‌کند و دست از عمل خوب برنمی‌دارد، راه را در این می‌بینند که نفوذ در عمل کنند و به این مطلب امید می‌بندند.
لذا یک مطلب این است که می‌گوید: کیست در عالم مثل تو که این‌قدر اشتیاق به عمل خیر داشته باشد؟ نفوذ در عمل! - عزیزم! این مطلب کد است، به آن توّجه کن! -
آیت‌الله آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) ‌، آن مرد عظیم‌الشّأن و الهی فرمودند: اگر از عملت زیاد خوشت آمد، بدان این مطلب از شیطان است ولو به این‌که به کسی نگویی، امّا خودت از عملت خوشت آمده باشد!
یک موقع انسان می‌گوید: الحمدلله، خدا را شاکرم، او لطف کرد. امّا یک موقعی از عملش خیلی خوشش می‌آید. ایشان می‌فرمایند: آن موقعی که از عملت زیاد خوشت آمد، بدان این وسوسه شیطان و نفوذ او در عمل تو است. او می‌خواهد تو را منحرف کند و بگوید: چه کسی بهتر از تو؟! آن‌وقت است که عُجب، انسان را می‌گیرد و به عملش مغرور می‌شود.
این‌که اولیاء الهی هر لحظه احساس می‌کنند دستشان خالی است، برای همین است. فکر نکنید آن‌ها تعارف می‌-کنند، خیر، جدّی جدّی هیچ عمل خیری را نمی‌بینند و برای همین دستشان را خالی می‌بینند.
شاید یک معنی اینکه پروردگار عالم هم پرونده‌شان را خالی می‌گذارد، همین است؛ چون وقتی خودش جدّی گفت: من چیزی ندارم، دستم خالی است. پروردگار عالم هم به این بنده‌اش لطف و محبّت می‌کند و پرونده خالی را پر می‌کند. امّا اگر ولو به لحظه‌ای احساس کرد که من یک عمل خوبی دارم، پروردگار عالم هم آن عمل را ثبت می‌-کند.
خدا کند انسان احساس کند پرونده‌اش تهی است، آن‌وقت است که وقتی مابین یدالله قرار می‌گیرد، پروردگار عالم پرونده‌ او را پر می‌کند «مَلَأَهَا».
آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف عظیم‌الشّأن می‌فرمایند: اگر ولو به لحظه‌ای احساس کردی که از عملت خوشت می‌آید، بدان آن لحظه، لحظه‌ای است که شیطان آمده است؛ چون دید نمی‌تواند تو را از عمل خیر بازدارد و به عمل شرّ وادار کند، در آن عمل خیر نفوذ پیدا کرد و گفت: عجب عمل خیری داری! که تو خوشت بیاید.
لذا یکی از ناله‌ها و گریه‌های اولیاء الهی در دل شب این است: خدا! ولو به لحظه‌ای من از هیچ عمل خودم خشنود نگردم. تا جایی می‌رسند که دیگر عملی نمی‌بینند که بگویند خدا من از عمل خودم خشنود نگردم.
آن مرد عظیم‌الشّأن و الهی، آیت‌الله‌العظمی آخوند خراسانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، صاحب کفایه، در آن لحظات آخر عمرشان وقتی متوجّه شدند دارند می‌روند، گریه کرند. پرسیدند: آقاجان! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: خالی بودن پرونده‌ام را می‌بینم، امّا امید به لطف و کرم پروردگار عالم دارم.
آن‌ها می‌بینند خالی است. خدا کند انسان به آن‌جا برسد که دیگر هیچ نبیند. برای همین دائم عمل را برای خدا خالص می‌کند. وقتی عمل تصفیه شد - که فرمودند: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ» - می‌-رسد به جایی که دیگر از عمل هیچ نمی‌بیند. برای همین همیشه احساس می‌کند دستش خالی است.
اگر انسان به‌واسطه اخلاص، عمل را صیقل داد؛ یعنی برای خدا کار کرد، می‌فهمد دست خالی است.
فساد در نیّت
حضرت در ادامه می‌فرمایند: «وَ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ مِنَ الْفَسَادِ» - این فراز از روایت عجیب است - مخلصین عالم به آن‌جایی می‌رسند که دیگر در نیّتشان فسادی نیست. فساد در نیّت چیست؟
اولیاء الهی، کمّل اولیاء، خصّیصین حضرت حق، مثل شیخنا‌الأعظم، حضرت مفید عزیز (روحی له الفداء و سلام اللّه علیه) فساد را این‌گونه معنی کردند: فساد این است که در فکر و نیّتت ولو به لحظه‌ای بگویی: فلان مقام را می‌خواهم.
آن‌ها می‌گویند: مقام، اعطای ذوالجلال و الاکرام است، مرحمت کرده، کرده، نکرده، نکرده.
مخلصین عالم به مقامات معنوی حتّی نگاه نمی‌کنند چه برسد مقام‌های دنیوی بخواهند. آن‌ها این را فساد می‌دانند، می‌گویند: نیّت فقط باید این باشد که خدا! تو باید راضی باشی. خدا! من بندگی خودم را می‌خواهم اعلام کنم، من بنده‌ام. آن‌ها ابداًً نمی‌گویند: فلان عمل را انجام می‌دهم که به فلان مقام برسم! این فساد است.
بعد حضرت تمثیل بسیار عجیبی می‌زنند که قابل تأمّل و دقّت است، می‌فرمایند: «أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِینَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ» این بر عمل‌کنندگان، از جهاد طولانی کردن در راه خدا سخت‌تر است،.
شاید یکی از معناهایی که راجع به جهاد اکبر آمده - که پیامبر بعد از آن جنگ که آمد، فرمود: «شما باید به جهاد اکبر مشغول شوید» - همین است. جهاد اصغر، مبارزه با دشمنان است، امّا جهاد اکبر، مبارزه با نیّت فاسد است. نباید اجازه بدهی نیّتت هم به فساد بکشد.
لذا فساد نیّت عند الاولیاء، این است ‌که غیر حضرت حق در نیّت، شریک باشد، ولو گرفتن مقام معنوی باشد. می‌-گویند: اگر گرفتن مقام معنوی هم باشد، در حقیقت خودش فساد نیّت است. البته این کار بسیار عظیمی است و کار اولیاء و خصّیصین حضرت حق است که تا آن‌جا پیش می‌روند و مراقبه‌شان در این حدّ است.
آیا می‌شود به اخلاص رسید؟
سؤال مهم این است: چه کنیم به این مقامات الهی برسیم؟ آیا می‌شود انسان به این اخلاص برسد؟ جواب: گرچه سخت است، امّا محال نیست.
اوّل راهی که مولی‌الموالی (صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند، طهارت قلب است؛ یعنی قلب از هر نوع گناه طاهر شود. اگر قلب طاهر شد، اخلاص می‌آید؛ چون مرکز فرماندهی روح، این قلب است. بدانید بعد از قلب طاهر، روح مسلّط بر اعضاء و جوارح می‌شود، وقتی روح طاهر شد، بدن طاهر می‌شود. دیگر ید می‌شود یدالله، عین می‌شود عین‌الله.
لذا وجود مقدّس مولی‌الموالی، امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، علیّ بن ابیطالب (صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌-فرمایند: «أَیْنَ الَّذِینَ أَخْلَصُوا أَعْمَالَهُمْ لِلَّهِ وَ طَهَّرُوا قُلُوبَهُمْ بِمَوَاضِعِ ذِکْرِ اللَّهِ» آن‌چیزی که انسان را مخلص می‌کند، یاد خداست. اگر یاد خدا حاکم شد اخلاص می‌آید. یاد خدا هم در قلب طاهر حاکم می‌شود. فقط و فقط در قلب طاهر می‌توانید یاد خدا را ببینید.
این‌که می‌گویند: وقتی انسان به چهره‌ علمای ربّانی، مثل حضرت امام، ولیّ‌امر مسلمین، آیت‌الله‌العظمی بهجت، آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی، آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی، آیت‌الله مولوی قندهاری، آیت‌الله‌العظمی بهاء‌الدّینی، آیت‌الله‌العظمی ادیب، آن ابو‌العرفاء (اعلی اللّه مقامهم الشّریف) و بزرگان و اعاظم دیگر نگاه کند، یاد پروردگار عالم می‌افتد، برای این است که قلب طاهر است و این قلب طاهر، جایگاه یاد خدا شده. وقتی قلب جایگاه یاد خدا شد، اعضاء و جوارح هم به‌واسطه این ‌که یاد خدا در روح، تجلّی پیدا کرده، یاد خدا می‌افتند. لذا صورت آن‌ها درحقیقت وجه‌الله می‌شود و انسان را یاد خدا می‌اندازد.
مهم‌ترین عامل مؤثّر در طهارت قلب
لذا راه این است: طهارت قلب. اولیاء الهی نکته‌ای را در باب طهارت قلب بیان فرمودند که بسیار مهم است. تمام آن‌ها بیان فرمودند: اوّلین و مهم‌ترین مسئله در طهارت قلب، لقمه است.
طوری که اوّل مرجع دین، شیخناالأعظم، حضرت مفید عزیز (روحی له الفدا و سلام اللّه علیه)، در پاسخ به سؤال شاگرد باعظمتش، آن سیّد عظیم‌الشّأن، آیت‌الله‌العظمی سیّد مرتضی علم‌الهدی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) که پرسید: آقا! چطور می‌شود امام زمان را دید، فرمودند: عزیزم! کأنّ می‌بینم اگر مردم بر لقمه‌های خود مراقبه و مواظبت می‌کردند، تمام اعضاء و جوارحشان، تبدیل به نور الهی می‌گشت و آنکه چشمش نور الهی شد، طبعاً امام زمان بین می‌گردد.
لذا طبق فرمایش شیخناالاعظم اگر انسان لقمه را مراقبت و مواظبت کرد و این مسئله را جدّی گرفت و باورش شد که هرچه هست در این لقمه است، آن‌وقت است که وجودش نور الهی می‌شود و معلوم است نور الهی، چهره آقا را می‌بیند و می‌شناسد.
خدا مرحوم چلویی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) را رحمت کند. ایشان به آقاجان، آیت‌الله‌العظمی ادیب (اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفته بودند: من آن موقعی که نیّت کردم دیگر در هر لحظه لقمه را مراقبه کنم، وجود نازنین آقا را دیدم. آقا فرموده بودند: همین مراقبه تو باعث شده است چهره ملکوتی آقا را ببینی و برای همین چهره تو عالی شده است - نگاه به چهره ملکوتی آقا یعنی نگاه به وجه‌الله -
ایشان عجیب به لقمه مراقبه می‌کردند. در بازار وقتی این کارگر‌ها می‌آمدند، برای صاحبکار‌هایشان غذا ببرند و به مغازه ایشان می‌آمدند، ایشان اوّل یک مقدار کباب را برمی‌داشتند و در دهان آن‌ها می‌گذاشتند.
آیت‌الله دزفولی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: رمز کار ایشان این بود که خودشان فرموده بودند: چون بوی کباب به مشام این‌ها خورده و این‌ها جوان و نوجوان هستند، من می‌ترسم یکی از این‌ها دلش بخواهد و استادکار او هم آدمی نباشد که بخواهد به این بچّه یک لقمه از این غذا بدهد و خدای ناکرده یک موقعی در راه ناخنکی به غذا بزند و وجودش به لقمه حرام آلوده شود.
لذا همین که شاگردی وارد می‌شد، ایشان اوّل یک لقمه کباب برمی‌داشتند، به روغن کرمانشاهی می‌زدند و در دهان او می‌گذاشتند.
آیت‌الله‌العظمی‌ ادیب (اعلی اللّه مقامه الشّریف) که هیچ‌جا بیرون غذا نمی‌خوردند - اصلاً رفتار ایشان نوع دیگری بود، مثل ما در وادی غذا و... نبودند - وقتی مرحوم چلویی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) هر از گاهی، برایشان غذا می‌آوردند، می‌فرمودند: این لقمه را می‌شود خورد.
ببینید کسی که روح الهی دارد تا کجا را می‌بیند! نکند یک نوجوان یا جوانی که آمده برای استادش یک پرس غذا بگیرد، بوی آن غذا، او را مست کند و خدای ناکرده به آن ناخنک بزند. به خصوص که اگر از آن صاحبکارش اخلاق تندی هم دیده باشد، بگوید: او که آن‌جا به من چیزی نمی‌دهد، بگذار یک ناخنکی به غذای او بزنم.
ایشان می‌گفتند: من مراقبه می‌کنم که بچّه‌های مردم به لقمه حرام دچار نشوند که روح طیّب و طاهر را از دست ندهند. این‌قدر لقمه مهم است.
حاج شیخ جعفر کاشف‌الغطاء (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن فقیه عظیم‌الشّأن و مرد الهی، نکته بسیار عالی بیان فرموده بودند، فرموده بودند: آن زمانی که طلحه و زبیر محضر مولی‌الموالی (صلوات اللّه و سلامه علیه) آمدند، درخواستی را بکنند – آن‌ها با امیرالمؤمنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) دوست و رفیق بودند و آن‌ها بودند که باعث تحریک مردم شده بودند تا در خانه امیرالمؤمنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) بریزند و ایشان خلافت را بپذیرند. آن‌ها سینه چاک کرده بودند که به تعبیر خودشان حضرت به ریاست برسد، وإلّا امام که امام است - حضرت پرسیدند: کارتان خصوصی است یا به اصطلاح امروزی‌ها دولتی؟ جواب دادند: خصوصی است، دیدند که حضرت روشنایی را خاموش کرد و بعد آنچه که متعلّق به خودش بود را روشن ‌کرد، فهمیدند چه خبر است، اگر آن موقع می‌فهمیدند که امیرالمؤمنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) بالا‌ترین لطف را به آن‌ها کرده، به دست و پای حضرت می‌افتادند.
چون شما فکر نکنید لقمه یعنی فقط خوردن. لقمه یعنی امکان دارد شما از وسیله نقلیّه دولتی استفاده کنید، یا امکان دارد از آن موقعیّتی که برای شما قرار دادند سوء استفاده کنید و.... این‌ها خیلی مهم است و انسان باید دقیق باشد.
محرومیّت از محضر اولیای الهی
لذا لقمه اثر زیادی دارد. شخصی بعد از اینکه یک چیزهایی راجع به آیت‌الله قاضی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) شنیده بود و یک مقدار هم آسیّد هاشم (اعلی اللّه مقامه الشّریف) برای او تعریف ‌کرده بود، به آسیّد هاشم حدّاد (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف بزرگوار گفت: به آقا بگویید که ما را بپذیرد.
بعد از اینکه آسیّد هاشم (اعلی اللّه مقامه الشّریف) قضیه را به آیت‌الله قاضی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفت، آقا او را دعوا کردند و فرمودند: چرا به او می‌گویی؟! او نمی‌تواند. آسیّد هاشم (اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفته بود: چرا او را قبول نمی‌کنید؟ او مشتاق است، در این راه جدّی است. می‌خواهد. اصرار دارد و بار‌ها گفته است - بعضی مواقع اولیاء امتحان می‌کنند، ببینند آیا واقعاً طرف، مرد این راه هست یا نه، دو بار، سه بار، ده بار دست رد می‌زنند، ببینند جدّی می‌خواهد، مصرّ است یا با دو، سه بار نه گفتن، قهر می‌کند و می‌رود که اگر چنین بود، می‌گویند: او در این راه موفّق نمی‌شود و او را قبول نمی‌کنند -
آیت‌الله قاضی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمودند: او مبتلا به لقمه است و حرف‌های ما را درک نمی‌کند. اگر درّ را به دست امین دادی، او به دست امین بعد خود می‌سپارد امّا اگر درّ گران‌ب‌ها را به دست دزد دادی، سرقت می‌کند می‌برد و بعد به جای آن یک شیشه می‌آورد و اعلام می‌کند این درّ است - چه تعبیر قشنگی! –
ایشان فرموده بودند: او چون لقمه‌اش را رعایت نمی‌کند، نمی‌تواند این مطالب الهی و عرفانی را در سینه خود به امانت به دیگری بسپارد و دزد قضیه خواهد شد.
خیلی مهم است، این لقمه را جدّی بگیریم. با مراقبت نکردن لقمه، به این مقام مخلصینی که داریم عرض می‌کنیم، نمی‌رسیم. مولی‌الموالی (صلوات اللّه و سلامه علیه) به حالت سؤالی می‌فرمایند: «أَیْنَ الَّذِینَ أَخْلَصُوا أَعْمَالَهُمْ لِلَّهِ» کجایند آن‌ها که اعمال خود را برای خدا خالص کردند؟
«وَ طَهَّرُوا قُلُوبَهُمْ بِمَوَاضِعِ ذِکْرِ اللَّهِ» چه زمانی اعمال، خالص می‌شود؟ وقتی این قلب طاهر شود و فقط یاد خدا در آن حاکم باشد که آن‌وقت این به همه روح تجلّی پیدا می‌کند، بعد دست، چشم و همه اعضاء و جوارح، الهی می‌شوند و این موقعی محقق می‌شود که لقمه پاک باشد.
کأنّ حضرت با گفتن «أَیْنَ» (کجایند؟)، می‌گویند: کجا هستند این‌ها که این گونه‌اند؟ نیستند. چطور می‌شود انسان این‌گونه نمی‌شود؟ لقمه نمی‌گذارد. لقمه، طهارت قلب را می‌گیرد. در این مطلب جدّی باشیم.
برکات دوری از لقمه حرام
خیلی عجیب است! رفیق شهید بزرگوار، شهید رجایی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) می‌گوید: با هم دوره‌گردی می‌کردیم، کاسه بشقاب می‌فروختیم. آخر شب، وقتی می‌خواستیم پول را تقسیم کنیم، با اینکه هر دو یک سرمایه گذاشته بودیم امّا او می‌گفت: شما پنج نفرید، ما سه نفر، پول را تقسیم به هشت می‌کرد. می‌گفتم: نصف سرمایه را تو گذاشتی، نصف دیگر را من گذاشتم، هر دو هم به یک اندازه کار کردیم، می‌گفت: نه.
وقتی لقمه حرام نیامد، دید انسان هم باز می‌شود، بصیر می‌شود، می‌فهمد، حقوق را درک می‌کند و خدا هم برکات را بیشتر و بیشتر می‌کند. چنین کسی حریص نمی‌شود، مال جمع نمی‌کند، «الَّذِی جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» این‌طور نمی‌شود. آن‌وقت ببینید خدا هم چه برکاتی به او مرحمت می‌کند. او را به ریاست‌جمهوری می‌رساند، ظاهر دنیا مثلاً ریاست، از آن طرف هم به شهادت ختم به خیرمی‌شود.
حالا به فضل الهی روایت بسیار تکان‌دهنده و عجیبی را هفته دیگر عرض خواهم کرد که مخلصین عالم چه باید کنند که این حفظ شود.
وقتی لقمه را رعایت کردی و مراقبه کردی که حرام و شبهه‌ناک در زندگی نیاید، می‌رسی به جایی که از حلال هم می‌گذری. شهید رجایی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، حلال خودش بوده با هم شریک بودند امّا از این حلال هم گذشت.
برای همین است به جایی می‌رسد که حتّی از مردم چیزی نمی‌خواهد. بشر حافی می‌گوید: دیدم زنی از شدّت گرسنگی و یتیم‌دار بودن، میان زباله‌ها گشت، بعد آن مرغ مرده را برداشت و برد. بعد رفتم پرسیدم، گفت: من از خدا خواستم هیچ‌گاه دستم را جلوی مردم دراز نکنم و هیچ کسی از راز من با خبر نشود و این‌گونه می‌خواهم امّا نمی‌دانم چه کردم که کارم خالصانه نبوده و خدا جریان من را افشا کرده است! خیلی عجیب است.
پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) از جبرائیل سؤال کرد: مخلص کیست؟ «قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ فَمَا تَفْسِیرُ الْإِخْلَاصِ» جبرئیل این‌گونه به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) عرضه داشت: «قَالَ الْمُخْلِصُ الَّذِی لَا یَسْأَلُ النَّاسَ شَیْئاً حَتَّى یَجِدَ» کسی است که از مردم درخواست نمی‌کند تا خودش به آن دست می‌یابد.
مخلص، لقمه شبهه‌ناک را‌‌ رها می‌کند و طبیعی است حرام را هم دیگر‌‌ رها می‌کند و اگر چیزی به او رسید به آن راضی است و وقتی چیزی هم ماند عطا می‌کند «وَ إِذَا وَجَدَ رَضِیَ وَ إِذَا بَقِیَ عِنْدَهُ شَیْ‏ءٌ أَعْطَاهُ». مثل‌‌ همان کاری که شهید رجایی کرد. مخلص حقیقی این‌گونه است.
تضمین رؤیت جمال نازنین حضرت حجّت
لذا اگر انسان لقمه را رعایت کند، قلب که مرکز یاد خداست طاهر می‌شود.
ملّای نراقی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، صاحب جامع‌السعادات، نکته بسیار عالی را به شاگردان خودش بیان فرموده است. وقتی آن‌ها به آقا گفتند: می‌شود ما هم جمال آقا را رؤیت کنیم؟ - فهمیده بودند آقا خودش جمال حضرت را رؤیت کرده است -
فرمودند: شما لقمه را رعایت کنید، من رؤیت وجود نازنین حضرت حجّت را تضمین می‌کنم - این کد بسیار بزرگی است -
معلوم می‌شود همه چیز در همین لقمه است. خیلی باید مواظبت کرد. این‌جاست که اخلاص می‌آید. به دنبال هرچه هستی، این است.
آن روایت را خواندیم که اگر هوی و هوس از میان برود، می‌بینیم که غیر از مخلص، همه از عمل شانه خالی می‌کنند؛ یعنی بعضی از اعمال به‌واسطه هوی و هوس است، امّا اگر برای خدا شد، خیلی عجیب است که طهارت روح می‌آورد، طهارت قلب می‌آورد و یاد خدا در قلب زنده می‌شود.
عشق‌بازی با اسم مولا
مولی‌الموالی (صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند: «الزُّهْدُ سَجِیَّةُ الْمُخْلِصِینَ» زهد و پارسایی، سجیّه و سرشت پارسایان عالم است.
می‌دانید سجیّه یعنی چه؟ ملّا محسن فیض کاشانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) می‌گوید: سجیّه یعنی عملی در پوست، گوشت و استخوان کسی فرو رفته باشد. دیدید می‌گویند: فلانی دیگر عادت کرده، ترک عادت موجب مرض است. سجیّه یعنی اینکه دیگر همه وجودش، گوشت، پوست و استخوانش آن‌گونه باشد.
حضرت می‌فرمایند: اگر زهد باشد، این‌گونه است. اصلاً مخلصین عالم زهد دارند. چرا مخلصین عالم مخلص شدند؟ چون زهد سرشت مخلصین عالم است، در وجودشان است.
به فضل الهی در جلسه آینده مقداری راجع به اینکه این زهد که در وجود این‌ها است چیست، عرض خواهیم کرد.
معلوم است طهارت قلب هم که به‌واسطه زهد است، در آن‌ها بهوجود می‌آید. آن‌وقت است که از اسم مولایشان لذّت می‌برند. تا می‌گویند: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» اصلاً وجودشان به لرزه می‌افتد. تا آقاجانشان امام زمان را صدا می‌زنند تا می‌گویند: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ» حالشان متغیّر می‌شود، کأنّ آقا را می‌بینند، با اسمش عشق‌بازی می‌کنند. مخلصین عالم این‌گونه هستند.
آخر عمر آیت‌الله مولوی قندهاری (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن کنز الهی، به محضر مبارکشان عرضه داشتیم: حال خوبان در یاد مولا چگونه است؟ فرمودند: هر لحظه است. بعد فرمودند: عزیزم! باور این مشکل است، ولی به تو می‌گویم، تا نام آقا را نبرم خوابم نمی‌برد، بلند می‌شوم تا اسم آقا را نگویم قوّت نمی‌گیرم.
همین را به ولیّ خدایی عرض کردم، گفت: برای تو جلو‌تر از این نرفت، چون باورش نمی‌کردی وإلّا باید به تو می‌گفت که اگر شبی در خواب سیمای آقایش را نبیند، آن خواب خواب نیست.
عزیز دلم! به خصوص جوان عزیز! فرزندان عزیزم! طلاب! دانشجو‌ها! آخر شب یک چند دقیقه با آقاجان حرف بزنید. در حجره یا خوابگاه هستی، از رفیقت جدا شو. هرطوری که هست، هرطوری دوست داری با آقا حرف بزن.
بگو: آقا جان! عادت بده با نام شما بخوابم، با نام شما بلند شوم. آقا جان! دستم را در این دنیای وانفسا بگیر. آقا جان! گرفتارم.
عرض کردم، دو سه دقیقه‌ای، پنج دقیقه‌ای هرکس هرچقدر توانست خلوت کند، خودمانی امّا با ادب با آقاجان حرف بزند.
از آقاجان درخواست کنیم. آقاجان صاحب ماست، آقاجان مولای ماست. بگو: آقا جان! به غلام‌هایت نگاه نمی‌کنی؟ دخترم تو هم بگو: آقا جان! به کنیز‌هایت نگاه نمی‌کنی؟ آقاجان! تو آخرین حجّت خدایی، من شرمنده‌ام بگویم غلام تو هستم، جایی که جدّ مظلومت ابی‌عبدالله بیان کرد: «لو ادرکته لخدّمته» اگر مهدی‌ام را درکش می‌کردم، خادمش می‌شدم، من خادم خاد‌م‌هایت هستم، یک عنایتی به من کن.
با آقا حرف بزن، تمثیل بزن. یک موقعی حضرت آقا، امام‌المسلمین، رهبر بزرگوار، در ماه مبارک رمضان که می‌دید مردم می‌آیند می‌روند و همسایه‌ها اذیت می‌شوند، فرموده بودند: همسایه‌ها را جمع کنید یک افطاری با همسایه‌ها داشته باشیم. بگو: آقا ما هم خادم خادم‌هایتان هستیم، نمی‌خواهی خادم خادم‌هایت را جمع کنی؟ ما را مه‌مان لطف خودت کن. آقا جان! مه‌مان یک دیدن، یک رؤیت، آقا جان! دستم را بگیر به حال خودم وامگذار.
با آقاجان حرف بزن. یابن الحسن! آقاجان! دست ما به دامانت.

91/2/17::: 3:28 ع
نظر()
  
  
ایام فاطمیه فرصت مناسبی است تا با سجایای بیکران مادر شیعه بیشتر آشنا شویم. ضمن تسلیت ایام شهادت مظلومانه حضرت زهرا(س) توجه کاربران ارجمند را به روایتی در خصوص اولین کلام حضرت در بهشت جلب می‌کنیم. مرحوم علامه مجلسی در جلد5 بحارالانوار روایتی نقل می‌کند که مضمون آن این است: سلمان فارسی از پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چنین روایت کرده است: هنگامى‏که فاطمه داخل بهشت می‌شود و آن‌چه خداوند برایش مهیا کرده مى‏بیند، این آیه را تلاوت می‌کند:
 
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ‏؛ الَّذی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فیها لُغُوبٌ ) (سوره فاطر، آیه 34و35)
آنها مى‏گویند: «حمد و ستایش براى خداوندى است که اندوه را از ما برطرف ساخت؛ پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! همان کسى که با فضل خود ما را در این سراى اقامت جاویدان جاى داد که نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى!
نورانی شدن بهشت از نور فاطمه سلام‌الله‌علیها
ابن شهرآشوب مى‏نویسد: در بسیاری از کتابها، از جمله کشف ثعلبی و فضائل ابوالسعادات، در معنای این آیه (مُتَّکِئینَ فیها عَلَى الْأَرائِکِ لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریراً) ؛(انسان، آیه‏13)
این در حالى است که در بهشت بر تختهاى زیبا تکیه کرده‏اند، نه آفتاب را در آنجا مى‏بینند و نه سرما را!
(ونمى‏بینند در بهشت نه آفتاب و نه سرمایی را. )
 
آورده‏اند که ابن عباس گفت: چنانکه بهشتیان در بهشت هستند، ناگاه نوری مى‏بینند که باغهای بهشت را نورانی کرد. اهل بهشت اظهار مى‏دارند: خدایا! تو در کتابی که بر پیامبرت فرستادی، فرمودی: (لایرون فیها شمسا) (بهشتیان در بهشت‏خورشیدی نخواهند دید. ) ندا مى‏رسد: این، نور آفتاب و ماه نیست، بلکه علی و فاطمه از چیزی تعجب کرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشن گردید. (مناقب‌ال‏ابى‏طالب، ج‏3، ص‏329)
زیارت انبیا از فاطمه در بهشت
آن‌گاه که همه انبیا و اولیای خدا وارد بهشت‏شدند، آهنگ دیدار دختر پیامبر خدا مى‏کنند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به فاطمه فرمود: هرگاه اولیای خدا در بهشت مستقر گردیدند، از آدم گرفته تا سایر انبیا همه به دیدارت مى‏شتابند. - بحارالانوار، ج‏43، ص‏227
 

 


91/2/5::: 12:36 ص
نظر()
  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ قرآن را تفسیر کردند... آیه آیه... شرح کردند... شرحه شرحه... ورق ورق... اربا اربا...


+ سرشکستن امام سجاد ع) امام سجّاد س?م الله عل?ه سر خود را به ?اد مص?بت پدرش شکست امام سجاد س?م الله عل?ه به مناسبت? که مصائب امام حس?ن س?م الله عل?ه را شن?دند ) کس? برای ا?شان مصائب? را ?اد آوری کرد » قام عل? طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شج ّ رأسه و سال دمه عل? صدره و خر ّ مغشّ?ا عل?ه من شدة الحزن و البکاء « تمام قد حضرت ا?ستاد و صورت خود را به د?وار منزل کوب?د پس ب?ن? آنحضرت و سر ا?شان شکست


+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
+ امام کاظم(سلام الله علیه): مردى از قم مردم را به حق فرا مى‏خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى‏آیند که چونان پاره‏هاى آهن استوارند، طوفان‏ها آنها را به لرزه نمى‏اندازد و از جنگ خسته نمى‏شوند و بزدلى نشان نمى‏دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است. میزان الحکمة ج 2 ص
+ بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر


+ 5هزارتا صلوات برای سلامتی مادرم تا کی تموم بشه خدا میدونه


+ انسان یا انسانیت یا انسان بودن/به حقیقت آدمی باش


+ هرگز کاری جز برای رضای خدا نکن_ سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.. کجایی ای راوی فتح


+ توی پیام رسان مشغول باشید


+ توی این گرما.......به به