سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداى سبحان پاداش را در طاعت نهاده است و کیفر را برابر معصیت تا بندگان خود را از عذابش برهاند و به بهشت خویش راند . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[283]
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه همواره به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
در سوگ آفتاب(امام سجادع)[1] ارشیو آبان ماه 85[1] آرشیو آذر ماه 85[9] آرشیو دی ماه 85[9] آرشیو بهمن ماه 85[16] آرشیو اسفند ماه85[10] آرشیو فروردین ماه86[7] ارشیو اردیبهشت ماه86[6] آرشیو خردادماه86[11] آرشیو تیر ماه86[5] آرشیو مرداد ماه86[7] آرشیو شهریور ماه86[8] آرشیو مهر ماه86[2] آرشیو آبان ماه 86[4] ارشیوآذر ماه86[4] آرشیودی ماه 86[5] آرشیو بهمن ماه 86[3] آرشیو اسفند ماه 86[5] آرشیو فروردین ماه 87[6] آرشیو اردیبهشت ماه 87[8] آرشیو خردادماه 87[1] آرشیو تیر ماه87[5] آرشیو مرداد ماه 87[5] آرشیو شهریور ماه 87[2] آرشیو مهر ماه 87[2] آرشیو آبان ماه87[4] آرشیو آذر ماه 87[3] آرشیو دی ماه سال 87[11] آرشیو بهمن ماه 87[2] آرشیو اسفند ماه 1387[2] آرشیو فروردین ماه 88[2] آرشیو اردیبهشت ماه 88[3] آرشیو خرداد ماه 88[1] آرشیو تیر ماه 88[2] آرشیو مرداد ماه 88[2] آرشیو شهریور ماه 88[1] آرشیو مهرد ماه 88[1] آرشیو آبان ماه 88[2] آرشیو آذر ماه 88[11] آرشیو دی ماه 88[1] آرشیو بهمن ماه 88[4] آرشیو اسفند ماه 88[2] آرشیو فروردین ماه 86[1] آرشیو اردیبهشت 89[1] آرشیوخرداد ماه 89[2] آرشیو شهریور ماه 89[2] آرشیو مهر ماه 89[3] آرشیو آبان ماه89[2] آرشیوآذر ماه 89[5] آرشیو دی ماه 89[4] آرشیو بهمن ماه89[3] آرشیو اسفندماه89[6] آرشیو فروردین ماه 90[3] آرشیو اردیبهشت ماه 90[1] آرشیو خرداد ماه 90[5] آرشیو تیر ماه90[1] آرشیو مرداد ماه 90[1] آرشیو شهریور ماه90[2] آرشیو مهر ماه 90[2] آرشیو آبان ماه 90[3] آرشیو آذر ماه90[3] آرشیو دی ماه 90[5] آرشیو بهمن ماه 90[4] آرشیو اسفند ماه 90[2] آرشیو فروردین ماه 91[3] آرشیو اردیبهشت ماه 91[6] آرشیو خرداد ماه 91[2] آرشیو تیر ماه 91[3] آرشیو شهریورماه 91[1] آرشیو مهر ماه 91[1] آرشیو آبان ماه 91[3] آرشیو آذرماه 91[1] آرشیو دی ماه 91[1] آرشیو بهمن ماه 91[1] آرشیو اسفندماه 91[1] آرشیو اردیبهشت ماه 92[1] آرشیو خرداد ماه 92[1] آرشیو مردادماه 92[3] آرشیو شهریور ماه 92[3] آرشیو مهر ماه 92[4] آرشیو آبان ماه 92[5] آرشیو آذر ماه 92[4] آرشیو اسفند ماه 92[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار فصل ا نتظار وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی شکوفه نرگس بندیر سجا ده ای پر از یاس پاییزی سرای اندیشه بوستان نماز پر پرواز ----=>گوناگون<=---- ستاره دریایی ستاره کو شو لو تفحص شهدای(شرهانی) یگان محمدگل .:: رایحه ::. یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر شلمچه امام مهدی (عج) اسوه ها گفتگوی دوستانه کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! یادداشتها و برداشتها جـــیرفـــت زیـبا سردار عاشق .: شهر عشق :. رویای شبانه بوی سیب BOUYE SIB قصه بچه بسیجی ایران اسلامی رمز موفقیت تیشه های اشک منطقه آزاد از تبار آسمان رند سیاست وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده welcome to my profile به‌دونه S&N 0511 توشه آخرت به نام وجود باوجودی حسام سرا عشق الهی پیمان دانلود غدیریه تکبیر فصل آگاهی جهاد همچنان باقی است محمد کوچولو فاطیما چفیه وجنات تجری من تحتها الانهار هرچه می خواهد دل تنگت بگو به دادم برس منتظران مهدی(عج) یار کارگر علمدار دین خط بارون یاور 313 لــــیلی وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی قافله شهداء سفرهای عاشقانه آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام هیئت حضرت علی اکبر(ع) حب الحسین اجننی احساس ابری ثانیه ها... پیامبر اعظم پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) عدل الهی Divine Justice فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری عطاری عطار جمهوریت گروه منتظران مهدی .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید صمیمی با خواهرم بسوی ظهور در قلمرو سکوت امید تعقل و تفکر رسم دوستی شیعه مذهب برتر همسفر عشق دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی آبدارچی پشت خطی.. تنها بازمانده تنها بازمانده نسیم وحی خط سرخ شهادت تنهاترین سردار عشق طلاست سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه! خانه اطلاعات آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟ قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان نامه ی زرتشت اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار مسعود رضا نژاد درد دل با خدا صحرا پله...پله...تا خدا! مسیح 313 بانک کتب و مقالات مدیریت پروژه بی سرزمین تر از باد راز و نیاز با خدا خلوت تنهایی داغ عشق احسن ساقی دلتنگی.تنهایی.مهربونی شهادت عموم زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست گاه به گاه وبلاگ ایران اسلام تابه کجا اینچنین عرفان خوش نظر داستان و راه های توحید جویان بزرگ منتظر حواب ..:: نـو ر و ز::.. جاده خدا تک ستاره هیئت مجازی علی جان حرفای خودمونی من بهارستان بهجان / behjan شیرازی ها ((مجمع شیرازی های مقیم اینترنت )) کریمه اهل بیت باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه بازی بزرگان بازی بزرگان ثقلین رادیوی نسل برتر کسی که مثل هیچکس نیست ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصال شمیم وصال معبر عصر انتظار تقاطع چهاردیواری پنجره شبکه علمی حکمت (شهرک مسعودیه) سلما عرفان نسل سومی ا نجمن ستاره های ایرونی ستاره کوشو لو بابای دوست داشتنی آهستان کربلای 6 باز مانده تنها بازمانده تنها شیعیان اهل سنت واقعی اسرار موفقیت یه فلش کار بسیجی بی یار حسن مجتبی نقد مفید مروارید سرخ یادداشت های دیده بان نجف زاده(یاداشت های یک حبرنگار) دلنوشته های دختر شهید فصل آگاهی خاکریز حسن مجتبی بهترین ها طهور اکبر طریق عشق شهید ولایت راهیان نور درد دل با امام زمان شهید سید محمد شریفی جامی از فرهنگ هزار و یک شب وحیدپ اسراییل باید از بین برود در دل نهفته ها عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... کانون مهدویت دانشجویان ایران نکته هایی از کتاب مقدس عطش عاشقان علی سبلان سنگ شکن ساقی بده بشارت.... غربت شلمچه فرا خوان مظلومیت غزه فصل انتظار میوه‌ی ممنوعه نشانه تالار اهل البیت یا رب الحسین کلام وحی پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان طراوت باران

طرح شبهه:<\/h2>

ابن أبی دارم یکى از راویانى است که علامه شمس الدین ذهبى در کتاب «میزان
الاعتدال» وى را رافضى دروغگو مى‌داند؛ هر چند که در تمام دروان زندگی‌اش
مسقیم الأمر (ثابت قدم در اعتقادات) بوده است؛ اما در اواخر عمرش در باره
مثالب شیخین زیاد سخن مى‌گفته و آن دو را شتم مى‌کرده‌ است؛ بنابراین،
روایت او براى ما حجت نیست.

نقد و بررسی:

اصل روایت:

علامه شمس الدین ذهبى در سیر اعلام النبلاء و میزان الإعتدال و حافظ ابن حجر عسقلانى در لسان المیزان به نقل از ابن أبی دارم مى‌نویسند :

إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن.

عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گردید.

الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ) میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 1، ص 283، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1995م؛

الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 15، ص 578، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ؛

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ) لسان المیزان، ج 1، ص 268، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م.

البته همانگونه که در متن شبهه آمده است، ذهبى و ابن حجر، این روایت را به دلیل وجود ابن أبی دارم در سند آن و به بهانه رافضى بودن وى رد کرده و مى‌نویسد:

احمد بن محمد بن السرى بن یحیى بن أبی دارم المحدث أبو بکر الکوفی الرافضی
الکذاب... ثم فی آخر أیامه کان أکثر ما یقرأ علیه المثالب حضرته ورجل یقرأ
علیه ان عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن.

در واپسین روزهاى عمرش آنچه که بیشتر براى وى خوانده مى‌شد مثالب خلفا
بود، من خودم نزد وى بودم که دیدم مردى بر وى اینچنین مى‌خواند: عمر به
پهلوى فاطمه لگد زد که باعث سقط فرزندش محسن شد.

با بررسى دقیق شخصیت ابن أبی دارم و اعتبار و وثاقتى که او در طول
زندگی‌اش نزد اهل سنت داشته، به این واقعیت مى‌رسیم که سبب تضعیف ابن أبی
دارم در اواخر عمر، تنها و تنها نقل همین روایت است و ایراد دیگرى در او
دیده نشده است؛ چرا که به اعتراف بزرگان اهل سنت او در تمام عمرش بر مذهب
اهل سنت استوار بوده و از پیشوایان، حافظان و دانشمندان اهل سنت به شمار
مى‌آمده است؛ اما نقل برخى از حقایق تاریخى سبب شده است که نیش تند قلم
عالمان اهل سنت، متوجه او شده و سبب تضعیفش شود.

شمس الدین ذهبى در سیر اعلام النبلاء، وى را «امام و پیشوا، حافظ و دانشمند» معرفى مى‌کند:

ابن أبی دارم. الامام الحافظ الفاضل، أبو بکر أحمد بن محمد السری بن یحیى بن السری بن أبی دارم....

ودر ادامه مى‌نویسد:

ابن أبی دارم به حفظ ومعرفت متصف بود ولى گرایش به شیعه داشت.

کان موصوفا بالحفظ والمعرفة إلا أنه یترفض.

 ادامه مطلب را در اینجا پیگیری بفرمایید

و نیز مى‌نویسد:

وقال محمد بن حماد الحافظ، کان مستقیم الامر عامة دهره.

الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 15، ص 577 ـ 579، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

محمد بن حماد مى‌گوید: در دوران عمرش در عقیده ومذهبش استوار بود.

و همچنین در روایتى که ابن أبی دارم در سند آن قرار دارد، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله فرموده‌اند:

الحلال بین، والحرام بین، وبین ذلک مشتبهات لا یعلمها کثیر من الناس. من
ترک الشبهات استبرأ لدینه وعرضه، ومن وقع فی الشبهات، وقع فی الحرام
کالراعی إلى جنب الحمى، یوشک أن یواقعه.

مرز حلال وحرام مشخص است؛ ولى بین این دو مشتبهاتى است که بیشتر مردم آن
را نمى‌دانند، کسى که شبهات را ترک کند دین و آبرویش را حفظ کرده است و
کسى که گرفتار شبهات شود، مرتکب حرام شده است؛ مانند کسى که همنشین بیمار
است.

ذهبى پس از نقل این روایت مى‌گوید:

الحدیث. متفق علیه.

این حدیث مورد قبول واتفاق بر آن است.

الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 15، ص 577، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ؛

اما نکته شگفت‌آور این که ذهبى در ادامه به وى این چنین فحاشى مى‌کند:

شیخ ضال معثر.

پیرمردى گمراه و خطا کار!!!.

چگونه مى‌توان باور داشت که شخصى امام، حافظ و فاضل لقب بگیرد، در تمام
عمرش ثابت قدم باشد، داراى حافظه قوى و معرفت دینى باشد، و روایتش در
مرتبه‌اى باشد که تمام علما بر آن اتفاق دارند؛ ولى در عین حال به همین
شخص، گمراه و خطا کار نیز گفته شود؟!

آیا تعریف‌ها و وصف‌هایى همچون: امام، حافظ، فاضل، موصوفا بالحفظ والمعرفة، با کلماتى همانند: «شیخ ضال معثر» قابل جمع است؟

آری، تعصب بیش از حد و دفاع نامعقول از مکتب خلفا و تلاش یراى حفظ آ‌بروى
آن‌ها، شخصیت عظیمى همچون ذهبى را که به جرأت مى‌توان او را از اعجوبه‌هاى
تاریخ اسلام نامید، به جایى رسانده است که در یک صفحه از کتابش این گونه
دچار دوگانه‌گویى مى‌شود.

بنابراین جا دارد که بپرسیم:

آیا رافضی بودن دلیل عدم وثاقت میشود؟

کدام عقل و منطقى به ما اجازه مى‌دهد که به جرم رافضى بودن، روایت فردى را
کنار بزنیم و آن را باطل قلمداد نمائیم؟ اگر این‌گونه باشد باید اهل سنت
بر تعداد زیادى از روایات صحاح سته خط بطلان بکشند؛ زیرا مؤلفین صحاح سته
در موارد بسیارى از رافضه حدیث نقل نموده‌اند که به عنوان نمونه به چند
مورد اشاره مى‌کنیم:

1. عبید الله بن موسی: <\/h4>

ذهبى در باره این فرد مى‌گوید:

قال ابن مندة کان أحمد بن حنبل یدل الناس على عبید الله وکان معروفا بالرفض لم یدع أحدا اسمه معاویة یدخل داره.

ابن منده گفته: احمد بن حنبل مردم را به سوى او راهنمایى مى‌کرد، به رافضى
بودن معروف بود و اجازه نمى‌داد کسى که نامش معاویه بود، وارد خانه‌اش شود.

الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 9، ص 556، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

و در ادامه مى‌گوید:

وحدیثه فی الکتب الستة.

احادیث او در کتب صحاح سته موجود است.

مزى نویسنده تهذیب الکمال مى‌گوید تمام صحاح سته از این شخص روایت نقل کرده اند.

عُبَید الله بن موسى بن أَبی المختار، واسمه باذام العبیسی، مولاهم أبو محمد الکوفی.

رَوَى عَن: إبراهیم بن إِسماعیل بن مجمع (ق)، وأسامة بن زید اللیثی (م)، واسرائیل بن یونس (خ م ت س)، وإسماعیل بن أَبی خالد (خ)....

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 19، ص 164، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

رمزهایى که در بین پرانتزها گذاشته شده، هر کدام مخفف اسم یکى از
نویسندگان صحاح سته است. (خ) = بخاری؛ (م) = مسلم؛ (ق) = ابن ماجه قزوینی؛
(ت) = ترمذى (س) = نسائی.

2. جعفر بن سلیمان الضبعی:<\/h4>

عالمان اهل سنت ایشان را رافضى و از شیعیان غالى مى‌دانند. خطیب بغدادى از یزید بن زریع نقل مى‌کند که مى‌گفت:

فان جعفر بن سلیمان رافضی.

البغدادی، أحمد بن علی أبو بکر الخطیب (متوفای463هـ)، تاریخ بغداد، ج 5، ص 164، ذیل ترجمه أحمد بن المقدام بن سلیمان، رقم 2925، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت.

مزى مى‌نویسد: بخارى در کتاب الأدب المفرد و بقیه نویسندگان صحاح یعنى ( مسلم، ابوداوود، ترمذی، نسائی، ابن ماجه ) در کتب صحاحشان از این شخص روایت نقل کرده‌اند.

روى له البخاری فی "الأدب"والباقون.

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 5، ص 50، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

3. عبد الملک بن أعین الکوفی:<\/h4>

وى نیز در تمام صحاح سته اهل سنت روایت دارد. مزى به نقل از سفیان مى‌گوید: او رافضى است:

عن سفیان: حدثنا عبد الملک بن أعین شیعی کان عندنا رافضی صاحب رأی.

و در ادامه مى‌گوید:

حَدَّثَنَا سفیان، قال: هم ثلاثة إخوة: عبدالملک بن أعین، وزرارة بن أعین، وحمران بن أعین، روافض کلهم، أخبثهم قولا: عبدالملک

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 18، ص 283، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

تعداد افرادى که هم به رافضى بودن متهم شده و هم در صحاح سته اهل سنت
روایت دارند، به حدى است که برخى از دانشمندان سنى با توجه به این مطلب
اعتراف کرده‌اند که اگر بخواهیم روایت آن‌ها را کنار بگذاریم، باید
کتاب‌ها را نابود کنیم. خطیب بغدادى در الکفایة فى علم الروایة مى‌نویسد:

قال علی بن المدینی: « لو ترکت أهل البصرة لحال القدر، ولو ترکت أهل الکوفة لذلک الرأی، یعنی التشیع، خربت الکتب »

اگر بصریان را به خاطر قدرى بودن و کوفیان را به خاطر نظرشان ( شیعه بودن ) رها کنی، همه کتاب ها را نابود کرده‌ای.

سپس در توضیح سخن علی بن مدینى مى‌گوید:

قوله: خربت الکتب، یعنی لذهب الحدیث.

کتاب ها را نابود کرده‌اى یعنى همه احادیث از بین مى‌رود.

البغدادی، أحمد بن علی أبو بکر الخطیب (متوفای463هـ) الکفایة فی علم الروایة، ج 1، ص 129، تحقیق: أبو عبدالله السورقی، إبراهیم حمدی المدنی، ناشر: المکتبة العلمیة - المدینة المنورة.

و نیز در جاى دیگر مى‌نویسد:

وسئل عن الفضل بن محمد الشعرانی، فقال: صدوق فی الروایة إلا أنه کان من
الغالین فی التشیع، قیل له: فقد حدثت عنه فی الصحیح، فقال: لأن کتاب
أستاذی ملآن من حدیث الشیعة یعنی مسلم بن الحجاج ».

از او در باره فضل بن محمد شعرانى سؤال شد؛ گفت: در روایت راستگوست، اما
اشکالى که دارد این است که در باره تشیع زیاده روى مى‌کند؛ به او گفتند:
در صحیح از وى روایت کرده اید. گفت: کتاب استادم پر از روایات شیعه است (
یعنى کتاب صحیح مسلم)!!!.

البغدادی، أحمد بن علی أبو بکر الخطیب (متوفای463هـ) الکفایة فی علم الروایة، ج 1، ص131، تحقیق: أبو عبدالله السورقی، إبراهیم حمدی المدنی، ناشر: المکتبة العلمیة - المدینة المنورة.

آیا غلو در رفض سبب ضعف مى‌شود؟

البته ممکن است به ما اشکال کنند که رافضى بودن سبب جرح نیست؛ بلکه آنچه
سبب جرح است غلو در رفض است. غلو در رفض؛ یعنى محبت داشتن نسبت به علی
علیه السلام و مقدم دانستن ایشان بر ابوبکر و عمر و سب ابوبکر و عمر؛
همانگونه که ابن حجر عسقلانى این مطلب را در مقدمه فتح البارى ذکر مى‌کند:

والتشیع محبة على وتقدیمه على الصحابة فمن قدمه على أبی بکر وعمر فهو غال
فی تشیعه ویطلق علیه رافضی وإلا فشیعی فإن انضاف إلى ذلک السب أو التصریح
بالبغض فغال إلا فی الرفض وإن اعتقد الرجعة إلى الدنیا فأشد فی الغلو.

تشیع، دوست داشتن علی و مقدم دانستن وى بر همه صحابه است، پس اگر کسى علی
را بر ابوبکر و عمر مقدم و برتر بداند، چنین شخصى در باره علی غلو کرده و
غالى است، و به او رافضى گفته مى‌شود و اگر فقط او را دوست داشت،‌ شیعه
است و اگر افزون بر دوستى علی،‌ به صحابه فحش بدهد و دشمنی‌اش را آشکار
نماید، شیعه غالى است، و اگر به رجعت معتقد باشد غلو او شدیدتر و سخت‌تر
است.

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، هدی الساری مقدمة فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 1، ص 459، ناشر: دار المعرفة - بیروت - 1379 -، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، محب الدین الخطیب.

محمد بن اسماعیل الأمیر الصنعانى به نقل از ابن حجر عسقلانى مى‌گوید:

التشیع محبة علی علیه السلام وتقدیمه على الصحابة فمن قدمه على أبی بکر
وعمر رضی الله عنهما فهو غال فی التشیع ویطلق علیه رافضی وإلا فشیعی فإن
انضاف إلى ذلک السب والتصریح بالبغض فغال فی الرفض انتهى کلامه.

تشیع،‌ دوستى علی و مقدم دانستن وى بر صحابه است و کسى که او را بر ابوبکر
و عمر مقدم بداند،‌ در شیعه بودن غلو کرده و به وى رافضى گفته مى‌شود، و
اگر سب و لعن را اضافه کند، رافضى غالى است.

محمد بن اسماعیل الأمیر الصنعانى در ادامه مى‌گوید:

وأما الساب فسب المؤمن فسوق صحابیا کان أو غیره إلا أن سباب الصحابة أعظم
جرما لسوء أدبه مع مصحوبه صلى الله علیه و سلم ولسابقتهم فی الإسلام.

وقد عدوا سب الصحابة من الکبائر کما یأتی عن الفریقین الزیدیة ومن یخالف مذهبهم.

فحش و ناسزا به مؤمن،‌ سبب فسق مى‌شود چه به صحابى باشد و یا غیر او، آری،
فحش به صحابه جرمش بیشتر است؛ زیرا بى ادبى به کسانى است که همنشین رسول
خدا (ص) بوده و سابقه آنان در اسلام و مسلمانى از دیگران بیشتر است.

فحش و ناسزا به صحابه را از گناهان بزرگ دانسته‌اند... »

الصنعانی، محمد بن إسماعیل الأمیر الحسنی (متوفای1182هـ)، ثمرات النظر فی علم الأثر،
ج 1، ص 39 ـ 40، : تحقیق: رائد بن صبری بن أبی علفة، ناشر: دار العاصمة
للنشر والتوزیع - الریاض - السعودیة، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1996م.

اما با بررسى صحاح سته اهل سنت به این حقیقت مى‌رسیم که در سلسه اسناد
آن‌ها، افرادى به چشم مى‌خورند که به اعتراف عالمان اهل سنت غلو در رفض
دارند؛ ولى با این وجود، نویسندگان صحاح از آن‌ها روایت نقل کرده اند. به
عنوان نمونه:

1. عدی بن ثابت:<\/h4>

مزى مى‌گوید: بخاری، مسلم، ترمذی، نسائی، ابوداوود و ابن ماجه از او روایت نقل کرده‌اند:

رَوَى عَن: البراء بن عازب (ع)، وابیه ثابت (د ت ق)، وزر بن حبیش الأسدی
(م 4)، وزید بن وهب الجهنی (س)، وسَعِید بن جبیر (ع)، وأبی حازم سلمان
الاشجعی (ع)، وسُلَیْمان بن صرد (خ م د سی).

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 19، ص 164، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

رموز بین پرانتز را پیش از این توضیح داده‌ایم.

ابن حجر عسقلانى در باره او مى‌نویسد:

وقال بن معین شیعی مفرط... وقال السلمی قلت للدارقطنی فعدی بن ثابت قال ثقة الا أنه کان غالیا یعنی فی التشیع.

ابن معین گفته: او شیعى افراطى است. سلمى گفته از دار قطنى در باره او
پرسیدم، گفت: مورد اعتماد است؛ مگر این که او در تشیع غلو مى‌کرده.

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ) تهذیب التهذیب، ج 7، ص 149، ناشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، 1404هـ – 1984م.

2. عباد بن یعقوب الرواجنی:<\/h4>

مزى مى‌گوید: بخاری، ترمذى و ابن ماجه از او روایت نقل کرده اند.

و قال أبو أحمد بن عدى: سمعت عبدان یذکر عن أبى بکر بن أبى شیبة أو هناد
بن السرى، أنهما أو أحدهما فسقه ونسبه إلى أنه یشتم السلف... و روى
أحادیثاً أنکرت علیه فى فضائل أهل البیت، و فى مثالب غیرهم.

و قال على بن محمد المروزى: سئل صالح بن محمد، عن عباد بن یعقوب الرواجنى، فقال: کان یشتم عثمان.

قال: و سمعت صالحا یقول: سمعت عباد بن یعقوب یقول: الله أعدل من أن یدخل
طلحة و الزبیر الجنة، قلت: ویلک، و لم؟ قال: لأنهما قاتلا على بن أبى طالب
بعد أن بایعاه.

احمد بن عدى مى‌گوید: از عبدان شنیدم و او از ابوبکر بن ابوشیبه یا هناد
بن سرى نقل مى‌کرد که این دو نفر یا یکى از آنان او را متهم به فسق کرده و
به وى بدگویى به اصحاب را نسبت داده‌اند... او روایاتى در فضائل اهل بیت و
بدیهاى دیگران نقل کرده است که مورد تأیید واقع نشده است.

علی بن محمد مروزى مى‌گوید: از صالح بن محمد در باره عباد بن یعقوب رواجنى سؤال شد،‌ گفت: او از عثمان بدگویى مى‌کرد.

و نیز مى‌گوید: از صالح شنیدم که مى‌گفت: عباد بن یعقوب مى‌گفت: خداوند
عادل‌تر از آن است که طلحه و زبیر را به بهشت ببرد، گفتم: واى بر تو، چرا؟
گفت: چون آن دو نفر پس از بیعت با علی، با وى جنگیدند.

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 14، ص 178، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

3. اسماعیل بن خلیفه:<\/h4>

مزى در تهذیب الکمال در باره او مى‌نویسد:

إسماعیل بن خلیفة العبسی...

رَوَى عَن: إبراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن أَبی طالب... والحکم بن عتیبة (ت ق)، والسری بن إسماعیل... وفضیل بن عَمْرو الفقیمی (ق).

منظور از (ق) ابن ماجه و (ت) ترمذى است.

و در ادامه مى‌نویسد:

وَقَال (عمرو بن علی) أیضا: سألت عبد الرحمن عن حدیث أبی اسرائیل، فأبى أن یحدثنی به، وَقَال: کان یشتم عثمان رضی الله عنه.

وقَال البُخارِیُّ: ترکه ابن مهدی، وکان یشتم عثمان.

عمرو بن علی مى‌گوید: از عبد الرحمن از روایات ابواسرائیل پرسیدم تا برایم
نقل نماید، به سخنم توجهى نکرد و گفت: ابواسرائیل (اسماعیل بن خلیفه) از
عثمان بدگویى مى‌کرد.

المزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج (متوفای742هـ)، تهذیب الکمال،
ج 3، ص 77 ـ 79، تحقیق د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت،
الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.

اگر غلو در رفض سبب تضعیف راوى مى‌شود، چرا بزرگان در صحیح‌ترین کتاب‌هاى اهل سنت از آن‌ها روایت نقل کرده‌اند؟




  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ قرآن را تفسیر کردند... آیه آیه... شرح کردند... شرحه شرحه... ورق ورق... اربا اربا...


+ سرشکستن امام سجاد ع) امام سجّاد س?م الله عل?ه سر خود را به ?اد مص?بت پدرش شکست امام سجاد س?م الله عل?ه به مناسبت? که مصائب امام حس?ن س?م الله عل?ه را شن?دند ) کس? برای ا?شان مصائب? را ?اد آوری کرد » قام عل? طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شج ّ رأسه و سال دمه عل? صدره و خر ّ مغشّ?ا عل?ه من شدة الحزن و البکاء « تمام قد حضرت ا?ستاد و صورت خود را به د?وار منزل کوب?د پس ب?ن? آنحضرت و سر ا?شان شکست


+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
+ امام کاظم(سلام الله علیه): مردى از قم مردم را به حق فرا مى‏خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى‏آیند که چونان پاره‏هاى آهن استوارند، طوفان‏ها آنها را به لرزه نمى‏اندازد و از جنگ خسته نمى‏شوند و بزدلى نشان نمى‏دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است. میزان الحکمة ج 2 ص
+ بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر


+ 5هزارتا صلوات برای سلامتی مادرم تا کی تموم بشه خدا میدونه


+ انسان یا انسانیت یا انسان بودن/به حقیقت آدمی باش


+ هرگز کاری جز برای رضای خدا نکن_ سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.. کجایی ای راوی فتح


+ توی پیام رسان مشغول باشید


+ توی این گرما.......به به